بازگشت

وصيت مرده


حوايج الناس اليكم من نعم الله عليكم فلا تملوا النعم فتحور نقما. [1] .

نيازهاي مردم به شما از نعمت هاي الهي بر شماست؛ پس اين نعمت را از دست ندهيد وگرنه موجب نقمت و بدبختي مي شوند.

امام حسين عليه السلام

روزي جواني گريه كنان نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت:

مادرم بدون وصيت از دنيا رفت و با اينكه اموالي دارد، مرا دستور داد كه قبل از اطلاع شما دست به آن نزنيم.

در اينحال حضرت بپا خاست و با جوان نزد مادرش رفت و دعايي نمود تا خداوند متعال او را جهت تعيين وصيتش زنده كند؛ ناگهان مادر آن جوان نشست و شهادت خود را به زبان آورد و به امام حسين عليه السلام نگاه كرد و گفت:

اي مولاي من! داخل شو و مرا به آنچه مربوط به خودت مي باشد، دستور ده.

امام حسين عليه السلام وارد شد و از او خواست تا وصيتش را بيان كند و او گفت:

يا بن رسول الله! يك سوم اموالم را (اموالش را يك به يك شمرد.) به تو مي دهم تا هر جا بخواهي به مصرف رساني و اگر مي داني كه فرزندانم از دوستان تو مي باشند، دو سوم بقيه را به ايشان مي دهم و اگر مخالف شما باشند، همه اموالم را بردار؛ زيرا حقي براي مخالفين شما در اموال مؤ منين نيست.

سپس حضرت خواست تا كفن و دفن و نمازش را به عهده گيرد و بعد مرد. [2] .


پاورقي

[1] کشف الغمه 2/208.

[2] بحار الانوار 44/181.