بازگشت

ضرورت احياي دين


قرآن مجيد برخلاف انجيل و تورات با درخشش ويژه خود با كلام زمينيان مخلوط نمي گردد تا چه رسد كه در برابر آنها رنگ باخته، ممزوج گردد و به شكل كتاب ناموزون و بد آهنگ جلوه كند؛ گر چه گرفتار تحريفهاي معنوي جمعي از كژانديشان شده و خواهد شد؛ اما سنت پيامبر (ص) كه بسان تبصره و مفسر در كنار قانون اساسي الهي قرار دارد، چون در قالب الفاظ بشري بيان گشته و نگارش يافته از گزند تحريفهاي لفظي و معنوي مصون نمانده و اسرائيليات و نصرانيات احاديث ما شاهد اين مدعاست. البته علاوه بر شگردهاي دشمنان، هواي نفس برخي از شرع باوران كه خودنمايي و جاه طلبي خود را در نقل زياد احاديث ديدند و مي بينند و نيز ناآگاهي بسياري از آنان از سنت اصيل پيامبر و امامان معصوم (ع) به بازار بدعت و تحريف رونق مي بخشد و چهره اسلام را دگرگون مي سازد و ضرورت احياي دين و پيراستن آن را از پيرايه ها ايجاب مي كند. افزون بر پيدايش تحريفات، گاهي پيدايش موضوعات جديد و دگرگوني در نظامهاي مختلف اجتماعي موجب بازنگري دوباره در دين و احياي آن براي افزايش توان پاسخگويي به مسائل نو پيدا مي گردد.

احياي دين با همه ضرورت و اهميتي كه دارد، كاري بس دشوار، ظريف و خطرناك است. بسياري از جريانهاي منحرف و مكتبهاي گمراه كننده كه در دامن اسلام پديد آمدند با داعيه احياي دين به صحنه آمده و با حربه ي دين، تيشه به ريشه دين زده اند. شناخت اين جريانها و نشان دادن زاويه هاي انحرافي آنها و نيز بررسي علل و عوامل پيدايش آنها بر هر انديشمند مسلمان لازم است. در اين نوشتار دو جريان فكري (افراطي و تفريطي) كه با شعار احياي دين، ضربه هاي خطرناكي بر پيكر دين

زده و مي زنند، مطرح مي شود تا عبرت آناني باشد كه در اين راه گام برمي دارند.