بازگشت

آزادي و حريت


ناظر زاده كرماني مي گويد:



اي ياد تو در عالم، آتش زده بر جانها

هر جا ز فراق تو چاك است گريبانها



اي گلشن دين سيراب با اشك محبّانت

از خون تو شد رنگين هر لاله به بستانها



بسيار حكايتها گرديده كهن امّا

جانسوز حديث تو، تازه است به دورانها



در دفتر آزادي، نام تو به خون ثبت است

شد ثبت به هر دفتر، با خون تو عنوان ها



اين سان كه تو جان دادي، در راه رضاي حق

آدم به تو مي نازد، اي اشرف انسان ها



قرباني اسلامي با همت مردانه

اي مفتخر از عزمت همواره مسلمانها [1] .



مرحوم خوشدل از شاعران پيش از انقلاب، در مفاهيم سياسي اجتماعي نهضت كربلا بسيار شعر سروده است. در يكي از آنها كه به فلسفه نهضت حسيني اشاره مي كند، مي گويد:



بزرگ فلسفه قتل شاه دين اين است

كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است



حسين مظهر آزادگي و آزادي

خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است



نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم

كه اين مرام حسين است و منطق دين است



همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافي

اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين است



ببين كه مقصد عالي وي چه بود

اي كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است



ز خاك مردم آزاده بوي خون

نشان شيعه و آثار پيروي اين است [2] .



نيز دكتر قاسم رسا، در ترجمه كلام اباعبدالله(ع) مي گويد:



گر شما را به جهان ديني و آييني نيست

لااقل مردم آزاده به دنيا باشيد [3] .



در سروده فضل الله صلواتي مي خوانيم:



درس آزادي به دنيا داد رفتار حسين

بذر همت در جهان افشاند افكار حسين



با قيام خويش بر اهل جهان معلوم كرد

تابع اهل ستم گشتن بود عار حسين [4] .



در يكي از سروده هاي محسن حافظي مي خوانيم:



جان فدا كردي به راه مكتب آزادگي

جان هر آزاده اي گردد فدايت يا حسين [5] .



شاعر ديگري چنين سروده است(در باره عباس بن علي):



درس آزادگي عباس به عالم آموخت

زانكه شد مست از آن باده كه در ساغر توست [6] .



احد ده بزرگي از زبان پيشواي آزادي چنين مي سرايد:



منم آزاد مرد ملك هستي

منم قانونگذار كشور گُل



منم ويرانگر كاخ ستمگر

منم روح عدالت گستر گُل [7] .




پاورقي

[1] رضا معصومي، اشک شفق، ج 1، تهران، رشيدي، 1366، ص 339 - 340.

[2] گلواژه، ج 1، ص 105.

[3] همان.

[4] همان، ص 95.

[5] چلچراغ اشک، ص 159 و 166.

[6] همان.

[7] شب شعر عاشورا، ج 1، ص 63.