بازگشت

ناظر زاده ي كرماني


اي ياد تو در عالم، آتش زده بر جانها

هر جا ز فراق تو چاك است گريبانها



اي گلشن دين سيراب، با اشك محبانت

از خون تو شد رنگين هر لاله به بستانها



بسيار حكايتها گرديد كهن، اما

جانسوز حديث تو تازه ست به دورانها



در دفتر آزادي نام تو به خون ثبت است

شد ثبت به هر دفتر با خون تو عنوانها



اين سان كه تو جان دادي در راه رضاي حق

آدم به تو مي نازد اي اشرف انسانها



قرباني اسلامي با همت مردانه

اي مفتخر از عزمت، همواره مسلمانها