بازگشت

منهال بن عمرو


از شيعيان و دوستداران امام سجاد عليه السلام بود. سالها بعد از عاشورا، منهال در سفر حج، ديداري با امام سجاد عليه السلام داشت. حضرت از او پرسيد: حال «حرملة لعنة الله عليه» چگونه است؟ عرض كرد: در كوفه و زنده است. امام عليه السلام او را نفرين كرد: «اللهم اذقه حر الحديد، اللهم اذقه حر النار؛ خدايا، سوزش و گرماي آهن و آتش را به او بچشان». چون به كوفه برگشت، در ديدار با «مختار» كه خروج كرده بود، ناگهان ديد كه حرمله را آوردند و به دستور مختار، دست و پايش را بريدند و سپس در آتش افكندند. منهال، ماجراي ديدار خود با امام سجاد و دعاي امام را نسبت به حرمله بيان كرد. مختار، از اينكه خواسته و دعاي حضرت به دست او تحقق يافته بود، بسيار خوشحال شد.

از او نيز نقل شده است كه هنگام آوردن سر مطهر امام حسين عليه السلام به


دمشق، مردي آيه ي اصحاب كهف را مي خواند. صدايي از سر مطهر آمد كه: «كشتن من و گرداندن سرم، شگفت تر از اصحاب كهف است».