بازگشت

مسروق بن وائل حضرمي


وي از روايتگران واقعه ي جانسوز عاشوراست. از او به دو واسطه، خبر «ابن حوزه» به هنگامه ي آغاز پيكار روايت شده است.

دو واسطه ي روايت از او عبارتند از: عطاء بن سائب، از عبدالجبار بن وائل حضرمي، و او از نامبرده آورده است كه: من در صفوف سپاه شومي بودم كه براي


پيكار با حسين عليه السلام گسيل شد... و در اين انديشه بودم كه با شهادت حسين و هديه ي سر مقدس او به ابن زياد به رياست و موقعيتي دست يابم...

فرجع مسروق... و قال لقد رايت من اهل هذا البيت شيئا لا اقاتلهم ابدا...

آنگاه آورده اند كه «مسروق» بازگشت و گفت: من از اين خاندان چيزي ديدم كه هرگز با آنان پيكار نخواهم كرد.

در گفتگويي با امام، به آن حضرت جسارت كرد و سيدالشهداء عليه السلام او را نفرين كرد و فرمود: «اللهم خزه الي النار». او خشمگين شد و خواست كه به سوي امام اسب بتازد. هنگام پرش از نهر، پايش در ركاب ماند و بدنش از اسب آويخته شد. اسبش او را آنقدر به سنگها و درختها كشيد و كوبيد تا هلاك شد.