بازگشت

مرتضي عسكري


يكي از نظريات اجتماعي كه درباره ي عاشورا مطرح شده است نظريه ي علامه سيد مرتضي عسكري، از علماي معاصر شيعه است، كه قيام عاشورا را با توجه به هدف تنبيه و بيدار سازي امت اسلامي مورد ارزيابي قرار مي دهد. وي بر اين اعتقاد است كه شرايطي كه در عصر امام حسين عليه السلام وجود داشت، اقدام براي قيام باانگيزه ي حكومت خواهي را محال مي نمود، زيرا يزيد وارث حكومتي اشرافي بود كه در تمام عرصه ها، براي خود پايگاههاي مناسبي به دست آورده و از استحكام لازم برخوردار شده بود.

علامه عسكري بر اين اعتقاد است كه امام عليه السلام با اين هدف دست به قيام زد. چرا كه پايه هاي حكومت يزيد به اندازه اي مستحكم بود كه به آساني نمي توانست آنها را براندازد. «امام حسين عليه السلام نمي خواست در كوفه حكومت تشكيل بدهد، زيرا اگر حكومت را به دست مي گرفت [به فرض ناممكن] نمي توانست اسلام را زنده كند، حتي نمي توانست لعن پدرش را كه معاويه رواج داده بود بردارد و به ناچار، هم لعن پدر را و هم بدعتهاي ديگر را باقي بگذارد. از اين رو نمي خواست خودش حكومت را قبضه كند؛ ولي مردم را دعوت كرد بر ضد حكومت، قيام مسلحانه كنند و وضع موجود را تغيير دهند، ولي خود امام نمي خواست براي احياي اسلام، حكومت تشكيل دهد و قدرت خلافت را به دست گيرد و هرگز نه در سخني و نه در نامه اي اظهار نكرد كه مي خواهم قدرت خلافت را به دست گيرم».

سيد مرتضي عسكري، دعوت كوفيان از امام عليه السلام را عامل اساسي در شكل گيري قيام عاشورا نمي داند؛ بلكه پاسخگويي و عزيمت امام به سوي كوفه را تنها اتمام حجت مي داند. «عزيمت امام به سوي كوفه از باب اتمام حجت بر آنان بود نه چيز ديگري وگرنه اگر سبب رفتن امام نامه هاي مردم عراق بود، در آن صورت پس از رسيدن خبر قتل مسلم و هاني بن عروه، پيش از آنكه حر به او


برسد برمي گشت [ولي چنين نكرد] براي اينكه امام مي خواست اتمام حجت كند (هم بر مردم عراق و هم بر سايرين) چرا كه خداوند فرموده است: لئلا يكون للناس علي الله حجة بعد الرسل... [لذا] امام براي اتمام حجت به عراق رفت نه به سبب قول بيعت فرزندان عقيل».