بازگشت

محورهاي كاري دوره امامت آن حضرت


1- دوره امامت حضرت سجاد عليه السلام دشوارترين و تلخترين دوران امامت است كه در آن، كشتار با اندك بهانه اي و نيز مثله كردن و دست و پا و گوش و دماغ بريدن امري رايج بود و گستاخي حتي در قبال مقدسات تا آن حد رسيده بود كه اسبهاي طاغوت سركش عصر را در مسجدالنبي بستند و عرض و آبروي مسلمانان را در مهبط وحي مورد هتك قرار دادند و امام سجاد عليه السلام در اين عرصه با هيبت خدادادي خويش هم بخشي از كرامات الهي راجع به آن اسوه صبر و ايثار و عرفان را به نمايش گذاشتند و هم علاوه بر خاندان امامت و منسوبين ناموس صدها مسلمان را پناه داده و از تعرض مسلمان نماهاي سركش حفظ كردند.


2- حضرت زين العابدين عليه السلام از دعايي كه مخ عبادت و يكي از تعاليم موكد در فرهنگ اهل بيت وسيله ارتباط بسيار صميمي انسان با معبود يكتا و انيس انسان در تنهاترين لحظات زندگي است، بدو صورت شمشير و سپر استفاده كرد و كارايي بسيار موفقي از هر دو صورت را براي شيفتگان چشمه حيات حقيقي متجلي ساخت.

3- حضرت سجاد عليه السلام با بكارگيري شمشير مظلوميت و برگزيدن انزواي سياسي و احياي مداوم و بسيار ظريف، ياد واقعه ي خونين عاشورا در اذهان عموم مردم مدينة المنوره را زنده نگه داشت و زشتي و وحشيانه بودن اقدام جانيان بني اميه را تا عمق جان مردم رسوخ داد.

4- حضرت علي بن الحسين عليهماالسلام با شيوه اي بسيار مؤثر وجدان انقلابي توده ي مردم را برانگيخت و احساس گناه را در آنان احيا كرد و عوام مردم و حتي خواص داراي نفوذ و كارايي براي جبران گذشته وادار ساخت و عمق اين نقش خطير آن حضرت تا حدي بود كه مورخين با صراحت تمام مي نويسند كه در اثر اقدامات به جاي امام چهارم احدي از مردم در زشتي عمل و بدي غاصبان اموي به خود ترديد راه نمي داد.

و همين امر زمينه را جهت تحقق اهداف سياسي و فرهنگي نهضت خونين حسيني و اقبال بيش از پيش مردم به خاندان امامت فراهم ساخت.

5- برنامه هاي فكري و فرهنگي گسترده متناسب با نيازهاي روز توده ي مردم با رعايت اولويت اقشار مختلف، به عنوان مثال به مواردي از آن تلاشهاي گسترده اشاره مي شود.

الف) گاهي بدعتها در قالب عرفان خودنمايي مي كرد و آن امام عارفان و اسوه ي پارسايان با نشان دادن جلوه اي از اسرار اعمال عبادي اسلام همچون كنگره جهاني سياسي و عبادي حج منظره اي گيرا و دلربا از عرفان نغز اسلام نياز همه ي مكاتب مدعي عرفان


به چشمه ي زلال عرفان اسلامي را به نمايش مي گذاشت.

ب) گاهي با تعليم دعاهاي نغز ضمن تسهيل راز و نياز عبد سراپا نياز با جانان بي نياز گوشه اي ديگر از غناي معارف شيعي را نشان مي داد.

ج) گاهي احياي حقوق بسيار مترقي دين مبين اسلام را مد نظر قرار مي داد. ايشان با رساله حقوق خويش صحنه اي جذاب از غناي حقوقي آخرين و كاملترين اديان الهي را به تصوير مي كشيد.

د) زماني براي ترويج فقه و قواعد كلي فقهي و تبيين احكام، دومين حوزه ي گسترده اسلامي بعد از عصر امام عارفان و مجاهدان حضرت علي عليه السلام را بنا مي نهاد و از طريق تربيت شاگردان برجسته و جوابگويي مستقيم به سؤالات و شبهات فقهي مسؤوليت خطير هدايت را ايفا مي فرمود.

ه - در مقطعي ديگر براي ستيز همه جانبه با افول ارزشها و آفت دنيازدگي شمشير وعظ و ترويج فرهنگ زهد اسلامي را بكار مي گرفت.

6- مراقبت جدي و هميشگي بر قضاياي داخلي جامعه اسلامي بويژه اوضاع و احوال دانشمندان مسلمان و مقابله با آفتهاي تهديد كننده علوم اسلامي از برنامه هاي كاري مستمر حضرت زين العابدين عليه السلام بود.

7- سازماندهي و بازسازي جمعيت شيعه و رهبري و هدايت آنان يكي از موضوعات بسيار مهمي بود كه در آن اوضاع خطرناك و عصر خفقان بر دوش كفايت حضرت سجاد عليه السلام سنگيني مي كرد و به حق، آن حضرت نه تنها جامعه تشيع را با ظرافت و قدرت اداره فرمودند بلكه حقانيت تشيع را در نزد نخبگان و بزرگان عصر خويش تبيين كردند.

8- يكي از محورهاي درخشان موفقيت حضرت زين العابدين عليه السلام تربيت فرزندان خلف و شايسته و خدمتگزاراني باكفايت به دين حنيف و


مذهب حق المبين بود كه در رأس آنها بعد از وجود نازنين پنجمين مهر تابناك امامت و شكافنده ي علوم نبوي حضرت محمدباقر عليه السلام وجود زيد بن علي آن شهيد گرانقدر ولايي گل سر سبد گلستان اولاد حضرت سجاد عليه السلام بودند.

9- حمايت از مستضعفان و مظلومان در برابر حكام جنايت پيشه زمان حتي اگر آنان با سابقه خصومت و ظلم در حق ايشان و خانواده محترمشان بودند يكي از محورهاي درخشان كارنامه عملكرد افتخارآميز حضرت زين العابدين عليه السلام بود.

در مجموع مي توان چنين جمع بندي كرد آن دوره سي و چهار ساله امامت آن حضرت كه عصر اقتدار قلدران، اوج خفقان و جنگ رواني بني اميه و بني مروان عليه اسلام ولايت و امامت بود، سياستهاي اتخاذ شده توسط حضرت افضل المجاهدين و سيدالعابدين عليه السلام توانست چهره اي جذاب از اسلام ارايه نمايد و غناي فرهنگي خط سرخ علوي و تشيع را اثبات كند و امواج خانمان براندازي عليه نظام ستم اموي و فرزندان غاصب مروان به راه اندازد و زمينه را براي عبرت از عاشورا توسط مردم مدينه، اقبال و آمادگي جهت بهره مند شدن از دانشگاه علوم اسلامي در عصر شكافنده علوم نبوي حضرت محمدباقر عليه السلام فراهم سازد و ليكن با كمال تأسف بايست به اين مطلب اذعان كرد كه ظلم ناشي از تحريف شخصيت حضرت سجاد عليه السلام پس از شهادت ايشان توسط عده اي قلم به مزد و يا گروه دوست نادان، كمتر از ستمهاي روا داشته شده در عصر امامت آن حضرت نيست و در اثر همان ظلمهاست كه امروزه از مسلمانان جهان گروهي اندكي از توان تحليل و تبيين دوره سرشار از موفقيت و افتخار امامت آن حضرت برخوردار هستند و متأسفانه برخي مطالب تحريفي هنوز در ذهن مردم بجاي مانده است.


ياران و اصحاب حضرت

1- سعيد بن جبير: اصل آن جناب از كوفه بود و خودش ساكن مكه، در رجال عالم جليل القدر شيخ طوسي رضوان الله عليه ايشان از اصحاب امام سجاد عليه السلام شمرده شده است.

2- جابر بن عبدالله انصاري: آن جناب از ساكنان مدينه و از طايفه خزرج و اصحاب بدر رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم بود.

3- ابان بن تغلب: كنيه ايشان ابوسعيد و اصل آن جناب از كوفه بود. اين بزرگوار از توفيق مصاحبت و روايت از سه امام معصوم حضرت سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام برخوردار گشت و در نزد هر سه امام هم عصر خودش از منزلت والايي برخوردار بود.

4- ثابت بن دينار (ثابت بن ابي صفيه): كنيه آن جناب ابوحمزه ثمالي است و بيشتر با همين كنيه معروف مي باشند.

5- همام بن غالب بن صعصه «فرزدق»:

كنيه آن جناب ابافراس است وي به همراه پدرش در سال 36 ه ق به خدمت علي عليه السلام مشرف شد پدرش به امام پارسايان و اميرمؤمنان هنگام معرفي پسرش فرزدق، عرض كرد: پسرم شاعر است.

حضرت فرمود: علمه القرآن فانه خير من الشعر به او قرآن بياموز پس همانا قرآن از شعر بهتر است و همين نكته همواره در ذهن فرزدق بود تا اينكه قرآن را حفظ كرد.

فرزدق، در حدود 74 سال شعر سروده و نزديك به يكصد سال عمر كرده است ايشان فردي فاضل، بخشنده و داراي منزلت در دربار خلفا و امرا بود. و در ايام بني اميه داراي مذهب تشيع بود و احيا و اموات بني هاشم را مدح مي كرد وي معاوية بن ابي سفيان، زياد بن ابيه، هشام بن عبدالملك و حجاج بن يوسف جنايتكار بي نظير را هجو كرد.

او در روز ششم ذي حجه سال 60 هجري قمري امام حسين را ملاقات كرد


و به ايشان عرض كرد مردم قلوبشان با شماست و دستهايشان عليه شماست.

آنچه كه نام فرزدق را ماندگار و جهاني كرد و او را شاعر مخصوص حضرت سجاد عليه السلام به حساب آورد اين بود كه ايشان با بهره گيري از شجاعت نشأت گرفته از ايمان ولايي خويش با جرأت تمام در نزد طاغوت جائر زمان براي رضاي الهي و اداي بخشي كوچك از حقوق بسيار عظيم امام زمان خويش به تمام تعلقات دنيوي اعم از مال دنيا، زندگي مرفه و موقعيت اجتماعي، پشت پا زد و با تاييدات الهي و الهام غيبي قصيده ي غراي معروف خود را براي معرفي امام چهارم سرود و براي هميشه جايگاهي رفيع در ميان قهرمانان جهاد فرهنگي براي خود فراهم ساخت.

6- قاسم بن عوف الشيباني: يكي از اصحاب حضرت سجاد عليه السلام بود.

7- قاسم بن محمد بن ابي بكر.

8- منهال بن عمرو الاسدي.

9- يحيي بن ام الطويل.

10- سعيد بن مسيب.

11- سعيد بن علاقة الهاشمي.