او از شهيدان و از روايتگران وقايع عاشوراست. اين مرد از خدمتگزاران بيت رفيع امامت است و «ابومخنف» خبر فرود سالار شايستگان در كربلا و نامه ي «ابن زياد» به «حر» را با يك واسطه از او روايت مي كند.

نامبرده جريان حركت سالار شهيدان از مدينه، ديدارش با عبدالله بن مطيع، فرودش در مكه، دو سخن «ابن عباس و «ابن زبير» به آن حضرت به هنگام حركت از مكه، خبر فرستاده ي فرماندار آن روز مكه، براي بازگرداندن پيشواي آزاد مردان به مكه، سخن مشهور حضرت علي اكبر عليه السلام به آن حضرت در «قصر بني مقاتل»، فرود كاروان نور در كربلا، رسيدن نامه ابن زياد به حر، آمدن عمر سعد به كربلا، و سخنان و پيشنهادهاي امام حسين عليه السلام به «ابن سعد» فرمانده سپاه اموي را، روايت مي كند.

لازم به يادآوري است كه اين مرد همه ي اين رويدادها را از «حارث بن كعب» آورده است. نام او در زيارت رجبيه آمده است: السلام علي عقبة بن سمعان...

ابن اثير در الكامل ضمن شرح كربلا و عاشورا از عقبه بن سمعان نقل مي كند كه مي گويد: من با امام حسين عليه السلام از مدينه تا مكه و از مكه تا كربلا بودم و همه خطابه ها و كلماتش را شنيدم نه در آن اظهار عجز بود و نه تحمل ذلت يا بيعت با يزيد. فقط مي فرمود: دعوني لا ذهب في هذه الارض العريضه تنظر بما يسير امر الناس - يعني بگذاريد كه من در اين وسعت پهناور زمين بروم تا ببينم كار به كجا مي كشد - و مي فرمود: به خدا قسم نه چون ذليلان به شما تسليم مي شوم و نه چون بردگان فرار مي كنم... عقبة بن سمعان همان است كه در


ذوحسم به امر امام خورجين نامه هاي اهل كوفه و عراق را درآورد و به حر بن يزيد و سپاهش نشان مي داد... سرانجام عقبه نيز پس از پيكار با دشمن در عاشوراي حسيني به شهادت رسيد.