بازگشت

عبدالملك بن مروان


وي پسر مروان بن الحكم بود. عبدالملك مروان پس از به هلاكت رسيدن يزيد، حكومت شام را رهبري مي كرد.

پس از آنكه يزيد - بعد از مرگ پدرش - به خلافت رسيد، عبدالملك به پيش او رفت و چنين گفت: زمين كوچكي از مال تو در كنار زمين من است كه اگر آن را به من ببخشي، مايه ي وسعت زمين من مي شود. يزيد گفت: اي عبدالملك! بزرگ و كوچكي آن مهم نيست، درباره ي آن راستش را بگو وگرنه از ديگري مي پرسم. عبدالملك گفت: در حجاز زميني مهمتر از آن نيست. يزيد گفت: آن را به تو بخشيدم. عبدالملك او را سپاس گفت و دعا كرد و از مجلس خارج شد. پس از آنكه عبدالملك بيرون رفت، يزيد گفت: «مردم مي پندارند كه اين خليفه خواهد شد اگر راست مي گويند ما با اين بخشش او را به خود متمايل كرديم و اگر دروغ مي گويند خويشاوندي را خشنود كرديم.»