بازگشت

عبدالله بن اسيد جهني


از نيروهاي عمر سعد در كربلا بود.


مالك بن اعين جهني گويد: عبدالله دباس، همان كسي است كه محمد فرزند عمار ياسر را كشته بود، تني چند از قاتلان امام حسين عليه السلام را به مختار معرفي كرد از جمله: 1- عبدالله بن اسيد جهني 2- مالك بن بشير بدي 3- حمل بن مالك محاربي.

مختار يكي از افسران شجاع خود به نام ابونمر (مالك بن عمرو نهدي) را به تعقيب آنان فرستاد و آنان كه در منطقه ي «قادسيه» بودند، دستگيرشان نمود و شب هنگام بود كه به كوفه بازگشت و آنان را به نزد مختار آورد. مختار تا چشمش به آن جانيان فتاد، فرياد زد: اي دشمنان خدا و اي دشمنان كتاب خدا و اي دشمنان رسول خدا و اي دشمنان اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حسين بن علي عليه السلام چه شد؟! حسين عليه السلام رابه من تحويل دهيد، اي پست فطرتان، كسي را كشتيد كه شما را بر اقامه ي نماز امر مي كرد... آنان با وحشت گفتند: اي امير، رحمت خدا بر تو باد. ما خودمان داوطلبانه به جنگ حسين عليه السلام نرفتيم ما را بردند، مجبور بوديم. منت بر ما بنه و ما رانكش!.

مختار كه به شدت ناراحت بود به آنان گفت: منت بر شما گزاريم؟! آيا شما منت بر حسين فرزند دختر پيامبرتان گذاشتيد و او را رها كرديد و به او آب داديد؟!