بازگشت

عبدالرحمن بن ابي خشكاره ي بجلي


از نيروهاي عمر سعد در روز عاشورا بود. وي قاتل جناب «مسلم بن عوسجه» بود و جزء چند نفري بود كه پيراهن خونين امام حسين عليه السلام را به غارت بردند.

ابوسعيد صيقل گويد: «مختار به مخفيگاه چهار تن از عاملين حادثه ي كربلا اطلاع پيدا كرد و گزارش دهنده، سعر بن ابي سعر حنفي، از ياران نزديك مختار بود. مختار، عبدالله بن كامل را با گروهي مأمور، به دنبال آنان فرستاد. ابوسعيد كه خود، جزء افراد عبدالله كامل بود، گويد: ما به دنبال اين مأموريت حركت كرديم، تا به طايفه ي «بني ضبيعه» رسيديم و يك نفر از آن افرادي كه تحت تعقيب بود به نام «زياد بن مالك» را دستگير كرديم. و سپس ابن كامل مرا با گروهي به مأموريت ديگري فرستاد. و ما به خانه اي در منطقه ي «حمراء»، آمديم و در آن جا دو نفر از فراريان مورد نظر را به نامهاي «عبدالرحمان بن ابي خشكاره بجلي» و «عبدالله بن قيس خولاني» را دستگير كرديم و همه ي دستگير شدگان را دسته جمعي به نزد مختار آورديم.

مختار تا چشمش به آن جانيان افتاد، بر سر آنان فرياد زد و گفت: «يا قتلة سيد شباب اهل الجنة...؛ اي قاتلين سرور جوانان بهشت! ديديد چگونه خداوند شما را به دست انتقام سپرد!! ديديد كه آن پيراهن سرخ رنگ، چه نحوستي براي شما پيش آورد (و اين چند نفر از جمله كساني بودند كه پيراهن سرخ امام حسين عليه السلام را غارت كرده بودند.) سپس مختار فرياد زد:

«بي درنگ آنان را در مقابل بازار و در ملأ عام، گردن بزنيد، و اين حكم بلافاصله به مرحله ي اجرا در آمد».