بازگشت

سايب بن مالك اشعري


وي يكي از پنج نفر افراد مطمئن و صادقي بود كه به عنوان رابط پيامها،نقشه ها و برنامه هاي مختار بن ابوعبيد ثقفي را به افراد مورد اعتماد مي رساند و براي قيام به رهبري مختار، از مردم به طور كاملا پنهاني، بيعت مي گرفت. وي از سران شيعه ي عراق بود. اين پنج نفر عبارت بودند از: «سايب بن مالك اشعري»، «يزيد بن انس»، «احمر بن شميط»، «رفاعة بن شداد فتيابي» و «عبدالله بن شداد بجلي». افراد مزبور به طور جدي، كار مقدمات قيام را مخصوصا، از نظر جذب نيرو به شدت پيگيري مي كردند.

استاندار جديد كوفه (ابن مطيع) كه از سوي ابن زبير به استانداري منصوب شده بود، به منبر رفت و نظام اداره ي استان را براي مردم توضيح داد. «سايب بن مالك اشعري» كه از سران شيعيان و مردي بانفوذ و غيوري بود برخاست و در جواب ابن مطيع گفت: «ما جز به حكم و روش علي بن ابي طالب عليه السلام كه تا آخرين


لحظات زندگي با عدالت با ما رفتار كرد، به قانون و روش ديگري ترجيح نخواهيم داد». «يزيد بن انس» كه از بزرگان كوفه بود، به تأييد سايب بن مالك، برخاست و بر گفتار او تأكيد كرد و گفت: «نظر ما نيز نظر سايب است».

«حميد بن مسلم» كوفي، از جمله كساني بود كه در جريان نهضت امام حسين عليه السلام از اول تا آخر حضور داشت. وي در جريان كربلا، تقريبا عنوان وقايع نگار را داشته و بسياري از تاريخ حوادث كربلا، از قبل و بعد آن را نقل كرده است. حميد بن مسلم گويد: مختار، «سائب بن مالك اشعري» را با گروهي مسلح به سراغ ما فرستاد، من به خارج كوفه به طايفه ي عبدالقيس پناه بردم و «عبدالله» و «عبدالرحمان» فرزندان «اصلخب» نيز به دنبال من به آن جا آمده و مخفي شديم. نيروهاي سائب، آن دو نفر را تعقيب كردند و من از فرصت استفاده نمودم و موفق شدم فرار كنم و نجات پيدا كردم اما آن دو نفر دستگير شدند و در مسير خود، فرد ديگري از عاملان كربلا به نام«عبدالله بن وهب» از طايفه ي حمدان نيز دستگير شد. و همه را دسته جمعي به نزد مختار بردند، مختار كه خوب به جرم آنان آگاه بود بلافاصله دستور داد در مقابل بازار آنان را اعدام كردند.

و حميد بن مسلم گويد: اين شعر را درباره ي نجات خود از چنگ مختار سرودم:

«ديدي چگونه از آن وحشت، نجات يافتم در حالي كه من خود اميدي به نجات نداشتم».