بازگشت

مرثيه هاي فرشتگان و جنيان


طبري با سند خويش از عمرو بن عكرمه نقل مي كند:

صبح فرداي روزي كه امام حسين عليه السلام شهيد شد، يكي از غلامان ما مي گفت: ديشب يك منادي را شنيدم كه چنين مي خواند:

اي آنان كه از روي ناداني حسين عليه السلام را كشتيد! بشارتتان باد بر عذاب و عقوبت الهي!

همه ي آسمانيان، از پيامبران و فرشتگان شما را نفرين مي كنند. شما از زبان پسر داود و حضرت موسي و حضرت عيسي كه حامل انجيل است، لعنت شده ايد. [1] .

ابن عساكر با سند خويش از ام سلمه چنين روايت مي كند:

شنيدم جنيان را كه روزي كه حسين عليه السلام شهيد شد، بر او نوحه خواني مي كردند و چنين مي گفتند:

اي كشندگان حسين! از روي ظلم و جهالت (تا آخر آنچه نقل شد) [2] .

ابن قولويه با سند خويش از داوود رقي نقل مي كند:

جده ي من برايم نقل كرد كه چون حسين عليه السلام كشته شد، جنيان با اين اشعار بر او گريه و نوحه خواني مي كردند:

اي چشم! اشك بريز و گريه كن كه خبر راست است. بر حسين فاطمه گريه كن كه وارد فرات شد، ولي بيرون نيامد. جنيان بر او گريه و ناله كردند وقتي خبر او آمد. حسين و خاندانش شهيد شدند، چه خبر مرگباري! از روي سوز دل شب تا سحر بر تو خواهم گريست. پيوسته تا رگي جاري است و تا درختي به بار مي نشيند بر تو خواهم گريست. [3] .

نيز به سند خود از عبدالله بن حسان كناني نقل مي كند كه گفت:

جنيان بر حسين بن علي عليه السلام گريستند و چنين گفتند:

چه خواهيد گفت اگر پيامبر خدا به شما كه آخرين امتهاييد بگويد: با خاندان و برادران و عزيزان من چه كرديد؟ گروهي اسير شدند و جمعي به خون آغشته گشتند! [4] .


نيز به سند خويش از علي بن حزور نقل مي كند كه ليلي را شنيدم كه مي گفت:

جنيان بر حسين بن علي عليه السلام نوحه مي خواندند و چنين مي گفتند:

اي چشم! اشك ببار! چرا كه اندوهگين با سوز و گداز گريه مي كند.

اي چشم! از ياد آل محمد و درد و رنج آنان غافل مباش.

سه نفر از آنان بر زمين افتادند كه پيكرشان در ميان درندگان بود و همه در شهادتگاه بودند. [5] .

ابن شهر آشوب از دعبل نقل مي كند كه:

پدرش از جدش از مادرش سعدي دختر مالك خزاعي نقل كرده كه وي نوحه ي جنيان را برحسين عليه السلام شنيده كه مي گفتند:

اي پسر شهيد و اي آن كه عمويش جعفر طيار كه بهترين شهيد است، شهيد گشته.

شگفتا از شمشيري كه بر صورت تو نشست و غباري كه بر روي تو بالا آمد.

ابانة بن بطه هم از نوحه ي جنيان اين را شنيده است:

اي ديده! گريه كن و خشك مباش؛ بر سروري اشك بريز كه در كربلا به شهادت رسيد.

زنان جني از اندوه و غم مي گريند و با نوحه بر زنان هاشمي سعادتمند مي شوند و بر حسين عليه السلام و آن مصيبتهاي بزرگ گريه مي كنند، بر چهره ي خويش مي زنند و سياه مي پوشند.

نيز از نوحه هاي آنان است:

زمين از شهادت حسين عليه السلام سرخفام شد،

واي بر قاتل او! واي بر قاتل او كه در آتش گداخته خواهد سوخت.

نيز اين نوحه:

بر پسر فاطمه مي گريم، آن كه از شهادت او موي سفيد شد، از شهادت او دچار زلزله شديد و ماه گرفت.

نيز نوحه ي جنيان شنيده شد كه قصد ياري او را داشتند و مي گفتند: به خدا پيش شما نيامديم تا آنكه ديدم در كربلا چهره اش بر خاك و گلويش بريده گشته بود. [6] (توضيح بيشتر در نقل بعدي است.)

ابن قولويه به سند خود از ميثمي چنين نقل مي كند:

پنج نفر از كوفيان مي خواستند به ياري حسين عليه السلام بروند. بر يك آبادي به نام شاهي گذشتند، دو نفر يكي پير و ديگري جوان پيش آنان آمده سلام دادند. پيرمرد گفت: من مردي از جنيان


هستم، اين هم پسر من است. مي خواهيم اين مرد مظلوم را ياري كنيم. فكري به نظرم رسيده است. آن پنج نفر انسان گفتند: چه فكري؟ گفت: به فكرم مي رسد كه پرواز كنم و خبري از آن قوم براي شما بياورم تا رفتن شما از روي بصيرت باشد. گفتند: خوب فكري است. يك شب و روز غايب شد. فردا كه شد، آنان صدايي را شنيدند، بي آنكه صاحب صدا را ببينند كه چنين مي گفت:

به خدا قسم پيش شما نيامدم مگر آنكه به چشم خود ديدم كه در كربلا بر خاك افتاده و سر بريده بود.

اطراف او جواناني بودند كه از گلوهايشان خون جاري بود و مثل چراغ، تاريكي را از بين مي بردند.

بسيار تلاش كردم تا پيش از آنكه با حوريان بهشتي ديدار كنند، به آنان برسم.

حسين عليه السلام چراغ روشني بود و خدا مي داند كه من بيهوده سخن نمي گويم.

همنشين رسول خدا در غرفه هاي بهشتي است و همنشين فاطمه وجعفر طيار، و شادمان است.

برخي از جوانان از آدميان چنين پاسخش دادند:

برو، قبري كه تو در آن آرميده اي تا قيامت ابر رحمت بر آن خواهد باريد.

راهي را پيمودي كه پوينده ي آن بودي و جام سرشار نوشيدي.

و جوانمرداني كه جان خويش را خالص به راه خدا دادند و از مال و زندگي و خانه و دوستان دل كندند. [7] .

ابن جوزي از شعبي نقل مي كند:

مردم كوفه صدايي را شنيدند كه در شب چنين مي خواند:

بر كشته اي مي گريم كه در كربلا جسمش به خون آغشته شد.

بر كشته اي مي گريم كه بدون گناهي بجز وفا، به دست طغيانگران كشته شد.

بر كشته اي مي گريم كه ساكنان زمين و آسمان بر او گريستند.

اهل بيت او را هتك حرمت كردند و آنچه را خدا درباره ي زنان حرام كرده بود، حلال شمردند.

پدرم فداي آن كه پيكرش عريان بود، ولي نه از دين و حيا.

همه ي مصيبتها تسليتي دارد، مگر آن داغ و مصيبت كه آن را تسلايي نيست.


زهري گويد: جنيان بر آن حضرت نوحه خواندند و چنين گفتند:

بهترين زنان جن، غمگينانه بر او گريه مي كنند و بر چهره مي زنند و در سوك او سياه مي پوشند. [8] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 3، ص 342.

[2] تاريخ ابن‏عساکر (شرح حال امام حسين)، ص 26.

[3] کامل الزيارات، ص 197.

[4] همان، ص 193.

[5] همان، ص 192.

[6] مناقب، ج 4، ص 62.

[7] کامل الزيارات، ص 189.

[8] تذکرة الخواص، ص 242.