بازگشت

پيشگويي شير از شهادت او


طريحي گويد:

روايت شده كه حضرت عيسي در صحراها مي گشت. حواريون هم همراهش بودند. گذارشان به كربلا افتاد. شير شكسته حالي را ديدند كه راه را گرفته است. عيسي نزد شير رفت و پرسيد: چرا در راه نشسته اي؟ آيا نمي گذاري عبور كنيم؟ شير با زبان فصيحي گفت: راه را برايتان نمي گشايم تا آنكه يزيد، قاتل حسين عليه السلام را لعنت كنيد. عيسي عليه السلام پرسيد: حسين كيست؟ گفت: نواده ي پيامبر امي حضرت محمد و پسر علي ولي. پرسيد: قاتلش كيست؟ گفت: ملعون شده ي حيوانات


صحرا و پرندگان هوا و همه ي حيوانات، خصوصا در روز عاشورا.

عيسي عليه السلام دستهاي خود را بلند كرد و يزيد را نفرين نمود. حواريون هم دعاي او را آمين گفتند و شير از جاده كنار رفت. [1] .



پاورقي

[1] المنتخب، ص 49.