بازگشت

نامه ي عبدالله بن يزيد به سليمان


عبدالله بن يزيد امير كوفه نامه اي توسط محل بن خليفه براي سليمان فرستاد.

محل مي گويد: من سليمان را ملاقات نمودم و سلام عبيدالله بن يزيد و نامه ي او را به سليمان رساندم، سليمان از اصحابش خواست تا توقف كنند، و خود به خواندن نامه مشغول شد كه در آن آمده بود:


اين نوشته ي شخصي ناصح است، به من خبر رسيده گروه عظيمي از شام حركت كرده اند و شما مي خواهيد با اين عده ي كم با آنها روبرو شويد، سبب نشويد كه دشمن در اهل بلاد شما طمع كند، شما همه از نيكانيد و چون تعداد اندك شما را ببينند در انديشه ي اهل شهر شما خواهند افتاد، اينان اگر بر شما غالب آيند شما را به كيش خود درآورده و هرگز رستگار نخواهيد شد، دست ما و شما يكي است و دشمن هم يكي است و چون نامه ام را خوانديد برگرديد و مخالفت نكنيد، و السلام.

سليمان به يارانش گفت: چه مي گوئيد؟

پاسخ دادند: چون در كوفه بوديم، نپديرفتيم، حال كه خود را آماده ي جهاد كرديم بپذيريم؟! رأي تو چيست؟

سليمان گفت: من نظرم اين است كه بازنگرديم، زيرا عقيده ي ما و اينان مختلف است، اينان اگر پيروز شوند ما را به ياري ابن زبير بخوانند و ما ياري كردن ابن زبير را گمراهي و ضلال مي دانيم، و اگر ما پيروز شديم حق را به اهلش برگردانيم، و اگر كشته گرديم بر نيت خود خواهيم بود، از گناه خود تائبيم زيرا براي ما مسئله به گونه اي است و براي عبدالله بن زبير به گونه اي ديگر است [1] .


پاورقي

[1] تجارب الامم 103 /2.