بازگشت

عبدالله بن سعد


چون سليمان بن صرد آماده ي حركت شد، عبدالله بن سعد بن نفيل نزد او آمد و گفت: ما براي خونخواهي حسين از كوفه بيرون مي رويم در حالي كه كشندگان حسين كه از آنها عمربن سعد است و ديگر رؤساء در كوفه هستند، پس ما كجا مي رويم؟

ديگر ياران سليمان گفتند: رأي همين است.

سليمان گفت: ولي من اين نظر را نمي پسندم، آنكس كه حسين را كشت و بسوي او لشكر فرستاد، اين فاسق عبيدالله بن زياد است، پس با نام خدا حركت كنيد، اگر خدا شما را بر او غالب كرد، ديگران را كيفر دادن، آسانتر است، آنگاه هر


كسي كه در خون حسين دست داشته اهل شهر شما آنها را خواهند كشت و اگر شهيد شديد آنچه نزد خداست بهتر است براي نيكوكاران، من دوست نمي دارم كه شما در اين راه همت گماريد چون اگر بخواهيد با اهل كوفه بجنگيد هر كدام از شما مردي را سراغ دارد كه برادر يا پدرش را كشته و مي خواهد او را به قتل برساند، پس طلب خير از خدا كرده و حركت كنيد [1] .


پاورقي

[1] کامل ابن اثير176/4.