بعلبك
بعلبك شهري است قديمي كه تا دمشق سه روز راه است، و در اين شهر بناهاي عجيب و آثار عظيمي وجود دارد و قصرهايي پراستوانه از سنگ كه در دنيا نظير ندارد. (مراصد الطلاع 207 /1).
چون حاملان سر مقدس امام عليه السلام به «بعلبك» رسيدند، والي آنجا را از ورود خود با خبر ساختند، و از اهالي آنجا را به پيشواز فرستاد در حالي كه پرچمها را با خود حمل مي كردند و فرزندان خود را به تماشاي اسيران آورده بودند! [1]
در بحار آمده است كه: ام كلثوم عليها السلام گفت: «اباد الله خضراتهم و لا اعذب الله شرابهم و لا رفع الله ايدي الظلمة عنهم»! [2] .
چون علي بن الحسين عليه السلام اين كلمات را شنيد گريست و فرمود:
و هو الزمان فلا تفني عجائبه
من الكرام و ما تهدي مصائبه
يا ليت شعري الي كم ذا تجاذبنا
فنونه و ترانا لم نجاذبه
يسيري بنا فوق اقتاب بلا وطا
و سائق العيس يحمي عنه غاربه
كاننا من اساري الروم بينهم
كان ما قاله المختار كاذبه
كفرتم برسول الله و يحكم
فكنتم مثل ما ضلت مذاهبه [3] [4] .
كوفيان آن شب را در «بعلبك» خفتند و بامدادان به راه افتادند و شبانگاه در نزديكي صومعه ي راهبي فرود آمدند و در آنجا منزل نمودند [5] [6] .
پاورقي
[1] قمقام زخار 550.
[2] «خداوند عمران و آباداني آنها را نابود و آب آنها را شيرين نگرداند و دست ستمگران را از سر آنها کوتاه نکند».
[3] «اين، همان زمان است که شگفتيهايش از نظر بزرگان پايانپذير نيست و مصائب آن نامشخص است؛ اي کاش ميدانستم که مشغلههاي زمان تا به کجا ما را به دنبال خود ميکشاند و ميبيني که ما او را به خود نميکشانيم؛ ما را بر شتران عريان و بيجهاز در هر شهر و دياري ميگردانند و کساني از دنبال، دارندگان مهار شتران را حمايت ميکنند؛ گويا ما در ميان آنان چون اسيران روميان و گويا آنچه را پيامبر بيان فرموده است، نادرست بود!؛ واي بر شما، نسبت به رسول خدا کفران پيشه کرديد و شمايان به گمکردهي راهي ميمانيد که راهها را نميشناسد».
[4] بحارالانوار 126 /45.
[5] واقعهي راهب و شمردن زر و گرفتن سر مطهر را در اين مرحله مينويسند و ميگويند: چون اين کرامات را ديدند، سخت ترسيدند و با شتاب به حرکت خود ادامه دادند تا به دمشق رسيدند.
[6] ترتيب منازل بين راه از کوفه تا به شام غالبا از قمقام زخار، با تلحيص نقل کردهايم. (قمقام زخار 547).