بازگشت

نامه ي عبيدالله به يزيد


عبيدالله به زياد به يزيد نام هاي نوشت و او را از شهادت حسين عليه السلام و اهل بيت با خبر ساخت، چون آن نامه به دست يزيد رسيد و از مضمون آن اطلاع حاصل كرد در جواب آن نامه به عبيدالله دستور داد كه سر مقدس حسين عليه السلام و سرهاي ساير شهداء را به همراه اسيران و لوازمي كه با خود دارند به شام گسيل دارد [1] .

ابن زياد دستور داد تا سر مقدس امام حسين عليه السلام را در ميان كوچه هاي كوفه بگردانند.



راس ابن بنت محمد و وصيه

للناظرين علي قناة يرفع



و المسلمون بمنظر و بمسمع

لا منكر منهم و لامتفجع



كحلت بمنظرك العيون عماية

و اصم رزوك كل اذن تسمع



ايقظت اجفانا و كنت لها كري

و انمت عينا لم تكن بك تهجع



ما روضة الا تمنت انها

لك حفرة و لخط قبرك مضجع [2] [3] .





پاورقي

[1] الملهوف 71.

[2] «سر پسر دختر پيامبر و وصي او برابر ديدگان مردم روي نيزه بلند مي‏شود؛ مقابل چشم و گوش مسلمين است و هيچکس نه انکار مي‏کند و نه زاري مي‏نمايد؛ چشمها از ديدن مصيبت تو کور شوند و عزا و مصيبت تو هر گوش شنوائي را کر نمايد؛ ديدگاني که تو باعث خواب آنها بودي بيدار، و چشمي که از ترس تو به خواب نمي‏رفت خوابانيدي؛ هيچ باغ و گلستاني نيست مگر آنکه آرزو دارد قبر و آرامگاه تو باشد».

[3] الملهوف 68.