بازگشت

اوج بيدادگري


آنگاه عمر بن سعد بحهت امتثال فرمان ابن زياد، در ميان اصحابش فرياد برداشت: «من ينتدب للحسين؟!» «كيست كه داوطلب باشد و بر پيكر حسين اسب بتازد تا سينه و پشت او را زير سم اسبها لگدمال نمايد؟!».

شمر مبادرت نمود! و اسب بر بدن مطهر امام تاخت! [1] و ده نفر ديگر از سپاه كوفه اجابت كردند كه نامهاي آنها عبارت است از:

1- اسحاق بن حويه

2- اخنس بن مرثد

3- حكيم بن طفيل

4- عمرو بن صبيح

5- رجاء بن منقذ

6- سالم بن خثيمه جعفي

7- واحد بن ناعم

8- صالح بن وهب

9-هاني بن ثبيت

10- اسيد بن مالك

آنان با اسب بر بدن امام تاختند بگونه اي كه سينه ي مبارك آن بزرگوار را درهم كوبيدند.

پس اين ده نفر آمدند و در برابر ابن زياد ايستاده و جايزه طلب كردند، ابن زياد گفت: شما كيستيد؟ اسيد بن مالك- يكي از اينان لعنهم الله- گفت:



نحن رضضنا الصدر بعد الظهر

بكل يعبوب شديد الاسر [2] .




عبيدالله فرمان داد تا جايزه ي ناچيزي به آنها دادند!! [3] .

همچنين نقل شده است كه آنها سينه و كمر امام حسين عليه السلام را زير لگد اسبها كوبيدند [4] .


پاورقي

[1] حياة الامام الحسين 303 /3.

[2] «ما سينه‏ي حسين را درهم کوبيديم بعد از آنکه پشت او را لگدمال کرديم، با اسبان قوي هيکل و تيز تاز».

[3] الملهوف 56.

[4] الامام الحسين و اصحابه 367.