بازگشت

سخنان والي كوفه


از طرف ديگر چون خبر ورود مسلم و بيعت مردم به نعمان بن بشير والي كوفه رسيد، به منبر رفت و پس از حمد و ثناي الهي خطاب به مردم كوفه گفت: اي بندگان خدا! تقواي خدا را پيشه ي خود سازيد و بسوي فتنه و تفرقه حركت نكنيد زيرا موجب ريخته شدن خونها و كشته شدن مردان و غارت شدن اموال آنان خواهد شد، من با كسي كه با من نستيزد نمي جنگم و شما را به جان يكديگر نمي اندازم و به صرف اتهام كسي را بازداشت نمي كنم، ولي اگر با من دشمني كنيد و پيماني را كه بسته ايد ناديده بگيريد و با يزيد مخالفت كنيد بخدا سوگند تا زماني كه شمشير در دست من است با شما خواهم جنگيد هر چند از شما كسي به ياري من برنخيزد و من اميدوارم كه در ميان شما تعداد افرادي كه حق را مي شناسند از افرادي كه گرايش به باطل دارند زيادتر باشد! [1] .

پس از سخنان نعمان بن بشير، عبدالله بن مسلم حضرمي كه هم پيمان بني اميه بود از جاي برخاست و گفت: با اين روش كه تو در پيش گرفته اي كاري از پيش نخواهي برد و اين فتنه جز با سركوب از بين نخواهد رفت، اي نعمان! رأي تو رأي مردم ضعيف و ناتوان است.

والي كوفه در حالي كه از سخنان عبدالله بن مسلم حضرمي برآشفته بود گفت: اگر من از مستضعفين جامعه بشمار آيم ولي در اطاعت خدا باشم بهتر است از اينكه عزيز در معصيت خدا باشم؛ سپس از منبر به زير آمد.

عبدالله بن مسلم كه از سرسپردگان شناخته شده ي حكومت اموي بشمار مي رفت، اولين كسي بود كه به يزيد نامه نوشت و از ورود مسلم بن عقيل نماينده ي امام حسين عليه السلام


به كوفه و بيعت چشمگير مردم با او خبر داد، و ضمن اظهار نگراني خاطر نشان ساخت كه: اگر به كوفه نياز داري، مردي قوي و صاحب اراده اي را به آنجا گسيل دار تا فرامين تو را به كار بندد و همچون تو با دشمنان تو رفتار كند، نعمان بن بشير يا مردي ناتوان و سست اراده است و يا چنين وانمود مي كند، و به درد اين كار نمي خورد.

پس از عبدالله بن مسلم، ساير جيره خواران حكومتي از قبيل عمارة بن وليد و عمر بن سعد بن ابي وقاص نامه هاي مشابهي براي يزيد فرستادند [2]


پاورقي

[1] کامل ابن ‏اثير 22 /4.

[2] ارشاد شيخ مفيد 41 /2.