بازگشت

نامه ي امام به مردم كوفه


نامه هاي ارسالي مردم كوفه به امام عليه السلام بسيار زياد شده بود و طي آن شخصيتهاي كوفه از امام خواسته بودند كه به كوفه بيايد ولي امام جواب نمي داد تا اينكه در يك روز ششصد نامه به دست امام رسيد! اين نامه ها پي در پي براي امام ارسال مي شد و در فاصله ي كوتاهي تعداد نامه ها بالغ بر دوازده هزار نامه شد [1] .


امام عليه السلام در پاسخ نامه هاي مردم كوفه، فقط به نوشتن يك جواب اكتفا فرمود و به آنها نوشت:

«از حسين بن علي به جماعتي از مسلمين و مؤمنين، اما بعد، بدرستي كه هاني و سعيد (آخرين پيكهاي اعزامي مردم كوفه) نامه هاي شمارا نزد من آوردند و آخرين افراد از فرستادگان شما بودند، من از آنچه شما ذكر كرديد با خبر شدم و اينكه نوشته بوديد «ما امام و رهبري نداريم، بسوي ما بشتاب، باشد كه خداي متعال ما را بوسيله ي تو ما را به راه حق هدايت نمايد» من برادر و پسر عمويم (مسلم بن عقيل) را كه مورد اطمينان من است بسوي شما فرستادم، اگر او براي من بنويسد كه طبقه ي اهل فضل و خردمند كوفه نوشته هاي شما و اظهارات فرستادگان شما را تأييد مي كنند، بزودي بسوي شما حركت خواهم كرد انشاءالله». و در پايان نامه آمده بود:

«بجان خودم سوگند كه امام، كسي نيست مگر آن كه به كتاب خدا حكم كند و عدل و داد برپا دارد و دين حق را پذيرفته و خود را وقف در رضاي خدا كند» [2] [3] .


پاورقي

[1] الملهوف 15.

[2] «فلعمري ما الامام الا الحاکم الکتاب القائم بالقسط الدائن بدين الحق الحابس نفسه علي ذات الله و السلام».

[3] ارشاد شيخ ‏مفيد 38 /2؛ تاريخ‏ طبري 198 /6.