بازگشت

اخلاص و اجتناب از ريا


ألأول: الاخلاص و الاجتناب من الرياء فقد روي عن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: ان اخوف ما أخاف عليكم ألشرك الأصغر قيل و ما الشرك الأصغر يا رسول الله؟ قال: الرياء قال: يقول الله عزوجل يوم القيامة اذا جاز العباد بأعمالهم: اذهبوا الي الذين كنتم تراؤن في الدنيا هل تجدون عندهم ثواب أعمالكم.

قال الصادق (عليه السلام) لعباد ابن كثير البصري في المسجد ويلك يا عباد اياك و الرياء فانه من عمل لغير الله و كله الله من عمل له فينبغي أن يقصد بوعظه وجه الله تعالي و امتثال أمره و اصلاح نفسه و ارشاد عباده الي معالم دينه و لا يقصد بذلك عرض الدنيا فيصير من الأخسرين أعمالا الذين ضل سعيهم في الحياة الدنيا و هم يحسبون أنهم يحسنون صنعا و مرتبة الاخلاص عظيمة المقدار كثيرة الأخطار دقيقة المعني صعبة المرتقي يحتاج طالبها الي نظر دقيق و مجاهدة تامة و ينبغي أن يعمل بما يقول لئلا يصير مثله مثل السراج يضيي ء للناس و يحرق نفسه.

نخستين آنها، رعايت اخلاص و اجتناب از شرك و رياء است به تحقيق از پيامبر بزرگوار اسلام (ص) روايت شده است كه فرمود: «من ترسناك ترين چيزي كه از آن بر شما مي ترسم: شرك اصغر مي باشد. عرض شد شرك اصغر چيست؟ فرمود: رياء است و افزودند خداوند متعال در روز جزاء هنگامي كه مردم با اعمال خود از صراط عبور مي كنند به كساني كه رياء ورزيده اند مي فرمايد به سوي كساني برويد كه در دنيا مي خواستيد به آنان اعمال خود را نشان دهيد آيا در پيش آنان ثواب اعمال خود را مي توانيد بيابيد؟.

امام صادق (ع) به عباد بن كثير بصري در مسجد فرمودند: «واي بر تو باد اي عباد! پرهيز كن از رياء چون هر آن كس كه جز به خداي متعال كس ديگري را در نظر بگيرد خداوند متعال او را به آن فردي مي دارد كه به خاطر او عمل نموده است.

پس شايسته و سزاوار است كه با وعظ و اندرز خود و امتثال امر او و ارشاد بندگان خدا، اصلاح نفس و احياء اوامر الاهي را در نظر بگيرد و با موعظه و اندرز خود، متاع دنيا را مد نظر قرار ندهد تا از كساني نگردد كه اعمال آنان به خسران و زيان مبتلا شده است آنان كه سعي و كوششان در زندگي دنيا، تباه گرديده است و آنان خيال مي كنند كه كار نيكي انجام مي دهند.

مرتبت و مقام اخلاص خيلي عظيم الشأن و ذي قيمت و دقيق مي باشد صعود بر آن بسيار صعب و مشكل و جوينده ي آن به دقت نظر بيشتر و مجاهدت فراواني نيازمند است و شايسته است به آنچه كه مي گويد خود عامل باشد تا خدا نكرده مثل او همانند چراغي نباشد كه مردم را روشن سازد ولي خود را بسوزاند