بازگشت

روايت طاووس يماني


در برخي از كتابهاي معتبر از طاووس يماني روايت شده است كه: «حسين بن علي (عليهاالسلام)» هنگامي كه در جايگاه تاريكي مي نشست مردم به بركت درخشندگي و سفيدي پيشاني او راه مي جستند و پيامبر خدا (ص) بيشتر اوقات پيشاني و گلوي او را مي بوسيد جبرئيل روزي نازل گرديد و زهرا را در حال خواب ديد در حالي كه حسين در گهواره اش قرار داشت و گريه مي كرد جبرئيل به او دلداري مي داد تا اين كه زهرا (س) از خواب بيدار شد و صدائي را مي شنيد كه كودك را دلداري مي داد به اين طرف و آن طرف نگريست ولي كسي را نديد اين جريان را به پدرش پيامبر خدا (ص) بازگو نمود پيامبر خدا (ص) فرمودند او جبرئيل (عليه السلام) بود.

مؤلف مي گويد: «به صورت اين خبر اشاره دارد آنچه در مقتل آمده است: كه رباب پس از شهادت در حق همسرش ابي عبدالله الحسين (ع) مرثيه مي خواند و مي گفت «آن كه او نوري بود كه با نور او روشنائي مي جستند بعلاوه او در كربلا مقتول است و مدفون ناشده مي باشد» و در برخي از كتابهاي اخلاقي با اين عبارت و لفظ ديده ام كه عصام بن مصطلق گويد: وارد مدينه شدم و چشمم تا به حسين بن علي (عليه السلام) افتاد رؤيت شمائل او مرا به شگفت و تعجب واداشت حسد و كينه ام را كه به پدرش داشتم تحريك نمود به او گفتم: آيا تو فرزند ابوتراب نيستي؟ در پاسخ گفت: بلي من فرزند ابوتراب هستم.

كينه و عداوتي كه نسبت به پدرش داشتم مرا واداشت كه ناسزا و جملات ركيكي را در حق او و پدرش آغاز نمايم او نگاه محبت آميز و پرعطوفتي به سوي من أفكند سپس فرمود:

«با نام و ياد خداي مهربان و بخشنده و پناه مي برم به خدا متعال از شر شيطان رجيم، و رانده شده

خذ العفو و أمر بالعرف و اعرض عن الجاهلين و اما ينزعنك من الشيطان نزع فاستعذ بالله انه سميع عليم - ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا، فاذا هم مبصرون و اخوانهم يمدونهم في الغي ثم لا يقصرون) [1] .

ثم قال لي خفض عيك أستغفر الله لي ولك انك لو استعنتنا لاعناك و لو استرفدتنا لرفدناك و لو استرشدتنا لأرشدناك.

قال عصام فتوسم مني الندم علي ما فرط مني فقال: (لا تثريب عليكم اليوم يغفر الله لكم و هو أرحم الراحمين) [2] .

امن اهل الشام أنت؟

قلت نعم

فقال: شنشنة اعرفها من اخزم حيانا الله و اياك انبسط [3] الينا في حوائجك و ما يعرض لك تجدني عند افضل ظنك ان شاء الله تعالي.

قال عصام: فضاقت علي الارض بما رجبت و وددت لو ساخت بي ثم سللت منه لواذا و ما علي الأرض أحب الي منه و من أبيه.

أقول لا تثريب اي لا تأنيب و لا عتب.


پاورقي

[1] لال عراف آيات 198 تا 202.

[2] سورة يوسف آيه 92.

[3] انبساط: گستاخي و گشاده رو شدن (منه).