بازگشت

حنظلة بن اسعد شبامي


حنظلة بن اسعد بن شبام بن عبدالله بن اسعد بن حاشد بن همدان همداني شبامي (بنوشبام شاخه اي از همدان بوده است) شخصيتي از شخصيتهاي شيعه، سخنور، فصيح، دلير و قاري قرآن بود و پسري داشت به نام علي كه در تاريخ از آن نام برده شده است. ابومخنف گفته است: حنظله موقع ورود حسين (ع) به كربلا خدمت امام (ع) رسيد و پيش از شروع جنگ امام او را همراه نامه پيش ابن سعد مي فرستاد و چون روز عاشورا شد خدمت امام رسيد و اذن ميدان طلبيد و به ميدان رفت در حالي كه فرياد ميزد: اي مردم! من مي ترسم كه در نتيجه كار زشت تان سرنوشتي نظير سرنوشت روز احزام قريش، قوم نوح، عاد و ثمود و امثال اينها را داشته باشيد. اي مردم! من بر شما مي ترسم از روز تناد روزي كه پا به فرار بگذاريد و حمايت كننده اي از طرف خدا نداشته باشيد و كسي كه خدا گمراهش كند: هدايت كننده اي نخواهد داشت. اي قوم! دست به قتل حسين (ع) نزنيد تا

محكوم عذاب الهي نشويد و مسلما قاتل او مفتري زيانكار است. پس امام فرمود:: آنان بارد دعوت بحق تو، مستوجب عذاب گشته اند و هنگامي كه اقدام به ريختن خون تو و يارانت نموده اند و بعد از كشتن برادران صالحت، مي خواهي نجات يابند؟! گفت: درست گفتي فدايت سوم. آيا به سوي خدا نرويم؟ و به برادرانمان ملحق نشويم؟ فرمود: برو به سوي خير دنيا و آنچه در آنست و به سوي ملكي كه هرگز كهنه نمي شود. حنظله گفت: درود بر تو اي اباعبدالله! صلوات خدا بر تو و بر خانواده ات و خدا ميان ما و شما در بهشت آشنائي مقرر فرمايد! حسين (ع) فرمود: آمين! آمين!. سپس با شمشير آخته به دشمن حمله كرد و مشغول جنگ شد تا اين كه متوجه او شدند و او را در شدت و بحران جنگ به. قتل رساندند. رضوان الله تعالي عليه.