بازگشت

برخي از مصائب و سرگذشت آنان


امام زين العابدين (ع) فرمود: «از آغاز پيامبر اسلام (ص) - پس از علي بن ابيطالب (ع) - شجاعي مانند حسين بن علي (ع) ديده نشده است او تعداد كثيري از سپاهيان ظلم و جور را كشت سپس پنج نفر اطراف او را گرفتند تا آن كه او را كشتند (كه رحمت خدا بر او باد! «هنگامي كه به خيمه هاي حسين بن علي (ع) رسيدند علي بن الحسين را مريض و تب دار و حسن بن حسن را مجروح و زخمي يافتند. او كه مادرش «خوله» دختر منظور فرازي بود و ديگر از مجروحين محمد بن عمرو بن حسن بن علي نوجواني بود كه او را مجروح يافتند پس همه به عيال و اهل بيت امام (ع) پيوستند در نتيجه آنان صحيح و سالم باقي ماندند و از قتل نجات يافتند. هنگامي كه اهل بيت را به عبدالله بن زياد وارد ساختند او به علي بن الحسين (ع) اهتمام ورزيد. پس علي بن الحسين گفت: تو را نسبت به اهل بيت حرمتي هست. پس همراه آنان كسي را بفرست كه حراست و كفالت آنان را بر عهده گيرد. ابن زياد گفت: كسي را جز تو پاسدار و محافظ نخواهد بود پس او همه را حمل نمود.

مردم كوفه و زنان قبيله بيرون آمدند و داشتند گريه مي كردند پس علي بن الحسين (ع) فرمودند: «اي مردم! شما كه همگي گريه مي كنيد پس به من بگوئيد قاتلان ما كيانند؟»

هنگامي كه آنان را به مسجد دمشق وارد ساختند مروان بن حكم به آنان وارد گشت از آن هيئتي كه همراه كاروان بود پرسيد چگونه با آنان رفتار نموديد؟

در پاسخ گفتند: آنان هجده نفر بر ما حمله كردند كه همه را به آخرشان رسانيديم!

عبدالرحمان بن حكم برادر مروان گفت:

شما از محمد (ص) و شفاعت او در روز قيامت محجوب شديد به خدا قسم هرگز با شما يكجا جمع نمي شوم سپس برخاست و رفت.

هنگامي كه آنان، به يزيد بن معاويه وارد شدند يزيد رو به علي بن الحسين گفت هلاكت باد! شما خودتان را در معرض كشتنن بندگان اهل عراق قرار داديد؟

امام علي بن الحسين (ع) آيه اي تلاوت فرمود كه «ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسكم إلا في كتاب من قبل أن نبرأ ان ذلك علي الله يسير» [الحديد آيه 57]

يزيد گفت: «و ما أصابكم من فبما كسبت أنفسكم و يعفوا عن كثير» [الشوري آيه 30]

سپس دستور داد آنان را به منزلي وارد ساختند پس از مدتي آنان را مهيا و آماده ساخت و دستور كوچ آنان را به مدينه صادر نمود. مردم مدينه ناله و شيون پريان را نسبت به حسين بن علي (ع) مي شنيدند آنان مي گفتند:

الا يا عين فاحتفلي بجهد - و من يبكي علي الشهداء بعدي

علي رهط تقود هم المنايا - الي متجبر في ملك عبد

اي چشم با كمال فشار و زحمت! به سوگواري بنشين كيست كه پس از من بر شهداء بگريد.

بر گروهي گريه كن كه آرزوها آنان را به ستمگري سوق مي دهد كه در حكومت بنده اي قرار دارد.