بازگشت

دريغ خوردن برخي از اولياء الله بر شهادت امام حسين


شهر بن حوشب گويد: نزد ام سلمه، همسر پيامبر (ص) بوديم كه ناگهان فريادي

را شنيديم كه آمد تا به ام سلمه رسيد و گفت: حسين كشته شد. ام سلمه گفت: آري، كارشان را كردند. خداوند خانه هايشان - يا قبرهاشان - را پر از آتش كند سپس غش كرد و افتاد؛ و ما برخاستيم. همو گويد: چون خبر قتل حسين (ع) را براي ام سلمه آوردند، قاتلان آن حضرت را نفرين كرد و گفت: خدا لعنت كند اهل عراق را، حسين را كشتند. خدا

آنان را بكشد، خداي لعنتشان كند كه او را فريفتند و تنها گذاشتند. [1] .

منذر ثوري گويد: روزي نزد محمد حنفيه نشسته بوديم و سخن از حسين بن علي و كساني كه با او كشته شدند به ميان آمد. محمد گفت: آنان هفده جوان را كشتند كه همه ي آنها از نسل فاطمه (س) بودند. [2] .



پاورقي

[1] الطبقات الکبري، ج 8، ص 69/ب.

[2] المعجم الکبير، ج 3، ص 127.