بازگشت

شهادت زهير بن قين


زهير بن قين [در روز عاشورا] جانانه مي جنگيد و در حال رزم اين رجز را مي خواند.



انا زهير و انا ابن القين

أذودهم بالسيف عن حسين [1] .



وي دست بر شانه حسين عليه السلام مي زد و مي گفت:



أقدم هديت هاديا مهديا

فاليوم تلقي جدك النبيا



و حسنا و المرتضي عليا

و ذالجناحين الفتي الكميا [2] .



و أسد الله الشهيد الحيا

سرانجام كثير بن عبدالله و مهاجر بن اوس حمله كردند و او را به شهادت رساندند.





پاورقي

[1] من زهير پسر قين هستم و از حسين در برابر دشمن با شمشير دفاع مي‏کنم.

[2] پيش رو اي هدايت شده و هدايت کننده، امروز با جدت ديدار مي‏کنم و با حسن و علي مرتضي و صاحب دو بال، آن جوان بي‏دست و شير خدا شهيد زنده.