بازگشت

مبارزه نافع بن هلال


هشام بن محمد كلبي به نقل از يحيي، پسر هاني بن عروه، گويد: نافع بن هلال در روز عاشورا مي جنگيد و مي گفت: من نافع جملي ام و بر دين علي ام. مردي به نام مزاحم بن حريث، سوي او شتافت و گفت: من بر دين عثمانم. گفت: تو بر دين شيطاني؛ و بر او حمله كرد و او را كشت.

در اين هنگام عمر بن حجاج (زبيدي) فرياد زد: اي نابخردها آيا مي دانيد با كه مي جنگيد؟ شما با شجاعان كوفه مي جنگيد. با آنها جنگ تن به تن نكنيد كه آنها از جان خود گذشته اند. شمارشان اندك است و زماني دراز نخواهند پاييد. اگر آنان را سنگ باران كنيد همه كشته خواهند شد. عمر سعد گفت: راست گفتي: نظر، نظر توست. آنگاه كس نزد مردم فرستاد و فرمان داد كه از جنگ تن به تن بپرهيزند.