بازگشت

ديدار حسين با ابن سعد


امام حسين عليه السلام كس نزد عمر سعد فرستاد و پيغام داد كه امشب بين دو اردوگاه با هم ديدار مي كنيم. عمر سعد با حدود بيست سوار آمد و حضرت هم با همين اندازه سوار بيرون رفت. امام عليه السلام، هنگام ديدار با عمر سعد، به يارانش فرمود تا از وي دور شوند. عمر سعد نيز چنين كرد و نيروهاي طرفين چنان از هم دور شدند كه صداي سخن آن دو را نمي شنيدند. آنان تا پاسي از شب سخن گفتند و سپس با همراهان شان به اردوگاه خويش بازگشتند. مردم از روي گمان درباره ي گفت و گوي آنان سخن مي گفتند. برخي گمان


مي كردند كه حسين عليه السلام به عمر سعد گفت: «بيا نزد يزيد بن معاويه برويم و اين هر دو لشكر را به حال خود رها كنيم.» و عمر گفت: «در اين صورت خانه ام را ويران خواهند كرد!» فرمود: «من آن را برايت خواهم ساخت.» گفت: «ملك هايم را نيز از من خواهند گرفت!» فرمود: «از اموال خودم در حجاز بهتر از آن ها را به تو خواهم داد!» ولي عمر سعد رضايت نداد. حضرت مي گويد: «مردم اين سخنان را مي گفتند و اين حرف ها بر سر زبان هاي شان افتاده بود، بي آن كه خود، چيزي از آن را حقيقتا شنيده يا دانسته باشند.