بازگشت

خطبه ها و سخنان


آن مخدره خطابه هائي چند كه در نهايت فصاحت و بلاغت بوده انشاء فرمودند، بعضي از آنها را قبلا ذكر كرديم، در اينجا فهرست وار از آنها نام مي بريم:

1- خطبه ي فصي و بليغ آن حضرت در شهر كوفه كه بسياري از علماء شيعه و سني نقل كرده اند، چنان كوبنده بود و در مردم تأثير گذاشت كه راوي گويد: به خدا قسم، آن روز مردم را ديدم كه حيران و سرگردان مي گريستند و از حيرت انگشت به دندان مي گزيدند...

آن بانو طوري سخن مي گفت كه مردم كوفه، كه هنوز طنين خطبه هاي دلنشين و پرشور اميرمؤمنان عليه السلام را به خاطر داشتند، گمان مي كردند پدر بزرگوارش حضرت علي عليه السلام سخن مي گويد. آنگاه كه آن مظلومه امر به سكوت نمود.

«فارتدت الأنفاس و سكنت الأجراس»

«نفسها به سينه برگشت و صداي زنگها ساكت شد».

به روايت طبرسي رحمه الله [1] امام سجاد عليه السلام فرمودند:

«يا عمة اسكتي ففي الباقي من الماضي اعتبار و أنت - بحمدالله - عالمة غير معلمة، فهمة غير مفهمة...»

«عمه جان، آرام باش، آيندگان بايد از گذشتگان عبرت بگيرند، تو به لطف پروردگار ناخوانده داني و نياموخته فرزانه اي...»

كه آن مخدره خاموش گرديد. [2] .

2- سخنان آن حضرت در مجلس ابن زياد، كه در پاسخ آن ملعون بيان كردند و ابن


زياد چنان خشمگين شد كه گوئي تصميم به كشتن حضرت زينب عليهاالسلام گرفت كه قبلا ذكر كرديم [3] .

3- خطبه ي آن مخدره در مجلس يزيد كه عده ي زيادي از علماء شيعه و سني در كتب خود نقل كرده اند، كه يزيد را رسوا نمود و از كردار خود پشيمان كرد، و آن ملعون را پيش دوست و دشمن شرمسار و ذليل فرمود. [4] .

خلاصه؛ فصاحت و بلاغت كلام حضرت زينب عليهاالسلام بر كسي پوشيده نيست و همگان به آن اعتراف دارند، چه اين كه آن بانو از پدرش حضرت علي مرتضي عليه السلام و از مادرش فاطمه ي زهرا عليهاالسلام آن را به ارث برده بود، و از تربيت شده در دامن اين دو معصوم بزرگوار، بانوئي جز او انتظار نمي رفت، كه در كلماتش انوار خطبه ي علوي و اسرار كلام فاطمي مشاهده شود.



پاورقي

[1] احتجاج: 31:2، مقتل مقرم : 313.

[2] لهوف : 146، مثيرالأحزان : 86، بحارالأنوار: 108:45، مقتل خوارزمي: 40:2.

[3] لهوف : 160، ارشاد: 119:2، مثيرالأحزان : 90، مقتل خوارزمي: 42:2.

[4] لهوف : 181، مثيرالأحزان : 101، بحارالأنوار: 133:45، مقتل مقرم : 461، بلاغات النساء : 21، مقتل خوارزمي: 64:2.