بازگشت

نام گذاري آن بانو


چون حضرت زينب عليهاالسلام به دنيا آمد مادرش حضرت زهرا عليهاالسلام او را خدمت پدرش حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آورد و گفت: اين مولود را نامگذاري فرمائيد.

حضرت فرمود: من بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم سبقت نمي گيرم و حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم به مسافرت رفته بودند، چون (سه روز گذشت و آن حضرت) از سفر آمدند، حضرت علي عليه السلام عرض كردند: (يا رسول الله، خداي متعال دختري به فاطمه عطا فرموده) نامي براي او تعيين فرمائيد.

آن حضرت فرمودند: (فرزندان فاطمه اولاد من هستند، ولي) من از پروردگارم پيشي نمي گيرم.

جبرئيل نازل شد و سلام خداوند را به پيامبر رسانيد، و عرض كرد: خداوند اسم اين كودك را زينب اختيار نموده (و در لوح محفوظ نوشته) است.

و به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از مصيبت هائي كه بر اين مولود وارد مي آيد خبر داد. پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم گريه كردند و فرمودند:

«من بكي علي مصاب هذه البنت، كان كمن بكي علي أخويها الحسن والحسين»

«كسي كه بر مصيبت هاي اين دختر گريه كند همانند كسي است كه بر دو برادرش امام حسن و امام حسين عليهماالسلام گريه كرده باشد» [1] .

مرحوم آيةالله جزائري و عباس قلي خان در دنباله ي حديث نقل مي كنند كه حضرت فرمودند:

وصيت مي كنم حاضرين و غائبين امت را كه اين دختر را به حرمت پاس بدارند، همانا وي مانند خديجه كبري است [2] «زينب» در لغت بمعناي درخت زيبت و خوشبوست [3] ،


و ممكن است مخنف «زين» و «أب» باشد بمعناي زينت و نكوئي پدر. بعد از تولد حضرت زينب پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به خانه فاطمه عليهاالسلام تشريف آورده، فرمودند: دخترم، اين نوزاد را پيش من بياوريد. چون آوردند او را گرفت و به سينه چسبانيد و صورت بر صورت او گذاشت و گريه ي شديد و بلندي نمود، كه اشك بر گونه هاي مباركش جاري شد، حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: پدر جان، اين گريه از چيست، خداوند چشم شما را گريان نكند؟ حضرت فرمود: دخترم فاطمه بدان، زود باشد اين نوزاد به مصائب گوناگون و گرفتاريهاي ناگوار مبتلا گردد.

«يا بضعتي و قرة عيني ان من بكي عليها و علي مصائبها يكون ثواب بكائه كثواب من بكي علي أخويها، ثم سماها زينب»

«اي پاره ي تنم و نور چشمم، هر كس بر او و بر مصيبت هاي او بگريد ثواب كسي را دارد كه بر برادرانش گريه كرده باشد. پس او را زينب نام نهاد» [4] .



پاورقي

[1] زينب الکبري : 32، الطراز المذهب (ناسخ حضرت زينب عليهاالسلام): 44:1.

[2] خصائص الزينبيه : 17، خصيصه دوم، ناسخ حضرت زينب عليهاالسلام: 44:1.

تشبيه اين مجلله به حضرت خديجه عليهاالسلام اشاره به فضيلت اوست، همانا فضائل خديجه کبري بر احدي پوشيده نيست، به اتفاق خاصه و عامه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خبر داد:

«ان الله اختار من النساء أربعة: مريم بنت عمران، و آسية بنت مزاحم، و خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد صلي الله عليه و آله و سلم» و در جلالت او همين بس که در خدمت به اسلام و اعلاء کلمه‏ي مقدسه‏ي توحيد وي را مقابل شمشير حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السلام قرار دادند.

وجه تشبيه؛ حضرت خديجه عليهاالسلام مايه‏ي تسلي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود. اين مخدره مايه‏ي تسکين دردهاي حسيني بود (و همانطوري که) حضرت خديجه براي استحکام دين مبين از تمام اموال خود گذشت، اين مخدره هم براي ابقاء دين از تمام اموال خود حتي از قناع و گوشواره و اولاد خود صرف نظر کرد (و با اسارت خود ضامن بقاء دين مبين شد).

حضرت خديجه در جميع شدائد شريک و سهيم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بود، اين معظمه هم در جميع مصائب و نوائب با برادرش شرکت ورزيد. (خصائص الزينبية : 18).

[3] اقرب الموارد:475:1(زنب).

[4] معالي السبطين: 132:2، ناسخ حضرت زينب عليهاالسلام: 46:1.