بازگشت

دگرگون شدن عالم


هنگام شهادت امام حسين عليه السلام گرد و غبار شديد و سياه و ظلماني آسمان كربلا را فراگرفت، كه روز روشن همچون شب تاريك شد، و آن چنان بادي سرخ وزيدن گرفت كه از هيچ كس عين و اثري ديده نمي شد.

مردم گمان كه عذاب بر آنان فرود آمد، ساعتي چنين بود و سپس هوا روشن شد [1] .

ابن قولويه از حلبي روايت كرده كه امام صادق عليه السلام فرمودند: چون حضرت حسين عليه السلام شهيد شد اهلبيت ما در مدينه صدائي شنيدند كه: امروز بلا بر اين امت نازل شد، و ديگر شادي نخواهند ديد تا اينكه قائم آل محمد - عجل الله تعالي فرجه الشريف - ظاهر شود، و سينه شما را (از غم و اندوه) شفا دهد، و دشمنان شما را به قتل رساند و طلب خون كشتگان شما نمايد.

پس از شنيدن اين صدا به فزع افتادند و گفتند: حادثه اي واقع شده كه ما نمي دانيم. چون خبر شهادت آن حضرت رسيد، حساب كردند آن صدا را شبي در مدينه شنيدند كه روزش در كربلا آن حضرت شهيد شده بود.

راوي گويد: عرض كردم: قربانت شوم، تا چه زماني شما و ما درگير اين كشتارها و ترس و وحشت مي باشيم؟

حضرت فرمودند: تا هفتاد فرج پديد آيد...

چون امام حسين عليه السلام كشته شد كسي در ميان لشكر كوفه با تندي فرياد زد، و به آنها گفت: چگونه فرياد نزنم با آنكه مي بينم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ايستاده، نظري به زمين مي افكند و نظري به گروه شما، مي ترسم بر اهل زمين نفرين كند، و هلاك شوند.

لشكر كوفه بعضي به بعضي گفتند: اين ديوانه است و جمعي از ايشان - كه توابين


باشند - از اين صدا متنبه شدند و گفتند: بخدا ما با خود چه كرديم! به خاطر پسر سميه، سيد جوانان اهل بهشت را كشتيم، و بر عبيدالله خروج كردند و كارشان به آنجا كه بايد كشيده شد.

راوي عرض كرد: قربانت شوم، آن فرياد كننده كه بود؟

فرمودند:او نبود مگر جبرئيل، و اگر اجازه داشت نعره اي مي زد كه روحهاي آن كافران از بدنهايشان بيرون مي آمد و به دوزخ مي رفتند، و لكن خداوند به آنها مهلت داد كه گناه ايشان زياد شود و براي آنها عذاب دردناك خواهد بود... [2] .

درباره ي گريستن فرشتگان و پيغمبران و اوصياء آنان و اجنبه، و عزداراي و مرثيه آنان بر حسين مظلوم عليه السلام، و تأثير شهادت آن بزرگوار بر موجودات در روز شهادت آنجناب، و گريستن آسمان و زمين و ساير موجودات، و پديد آمدن انقلاب و دگرگوني در عالم، و وزيدن بادهاي مخالف، و تغيير هوا، و كسوف و خسوف، و باريدن خون از آسمان، و تاريك شدن هوا به طوري كه ستاره ها در روز پديدار شدند، و نيز ديده شدن خون تازه زير هر سنگي كه برداشته مي شد، و پديد آمدن سرخي در آسمان و... احاديث بسيار زيادي است، كه حتي علماء عامه هم در كتب خود آورده اند. [3] .



پاورقي

[1] لهوف : 127.

[2] کامل الزيارات : 336 ب 108 ح 14.

[3] به کتابهاي بحارالانوار: 200:45 تا 241، و نفس المهموم : 476 تا 496 ب 4، و کامل الزيارات باب 26 تا 31، و احقاق الحق: 458:11 تا 490، و منتهي الامال: 451:1، مقتل مقرم : 365 تا 379.

و از منابع اهل تسنن: طبقات ابن‏سعد جزء امام حسين عليه‏السلام : 91 ح 326، حلية الأولياء: 276:2، تفسير طبري: 74:25، تاريخ دمشق جلد امام حسين عليه‏السلام : 245، مختصر تاريخ دمشق: 149:7، مجمع الزوائد: 197:9، الصواعق المحرقة : 194، تذکرة الخواص : 245، ذخائر العقبي : 145، مقتل خوارزمي: 189:2 تا 91، الاتحاف بحب الأشراف : 72، نظم درر السمطين : 220، کفاية الطالب : 444، المعجم الکبير: 113:3 و 119، تاريخ الخلفاء : 207، سير اعلام النبلاء: 314:3، البداية و النهاية: 171:8، کامل ابن اثير: 90:4، الذرية الطاهرة دولابي : 135 ح 170، ينابيع المودة : 320 تا 332 ب 60 و ص 356 ب 62، و... مراجعه شود.