شهادت غلام ترك
براي حضرت سيدالشهداء عليه السلام غلام تركي بود، در نهايت صلاح و سداد و قاري قرآن.
آن غلام باوفا بعد از رخصت، مقابل لشكر آمد، رجز خوانده حمله كرد و بسياري از آن نامردان را كشت.
هفتاد نفر از سيه رويان را به درك فرستاد، تا اينكه به زمين افتاد. حضرت امام حسين عليه السلام بالاي سرش آمد، و بر او گريست و صورت مبارك بر روي آن سعادتمند گذاشت. آن غلام چشم گشود چون نگاهش به آن حضرت افتاد تبسمي كرد و مرغ روحش به بهشت پرواز نمود. [1] .
نقل شده كه چون اجازه خواست آن حضرت فرمود: تو را به فرزندم زين العابدين بخشيده ام از او اذن بير. غلام خدمت آن بزرگوار آمد و جريان را گفت.
امام سجاد عليه السلام فرمودند: تو را آزاد كردم، مختاري.
غلام به خدمت حضرت امام حسين عليه السلام برگشت و كيفيت را عرض كرده مرخص شده به خيمه هاي حرم آمد، و از آنها خواست اگر تقصير كرده حلال كنند و وداع كرده به ميدان رفت... [2] .
پاورقي
[1] مناقب: 104:4، نفس المهوم: 294.
[2] مهيج الأحزان : 146 م 6، رياض الشهادة: 158:2 م 8 مناسبت اين جريان با جون بن ابي مالک بيشتر است، و احتمالا اشتباهي صورت گرفته باشد. چون گذشت که جون در خانه امام زينالعابدين عليهالسلام خدمت ميکرد و مناسبت دارد که غلام آن بزرگوار باشد. والله العالم.