مرحوم آيةالله جزايري مي نويسد: براي اينكه دوستان و متوسلان به آن حضرت، روز قيامت در حضور ديگران خجالت نكشند مواردي آن حضرت خجالت كشيد كه بعضي از ذكر مي نمائيم:

1- از روي علي اكبر عليه السلام وقتي كه طلب آب كرد.

2- از حضرت قاسم عليه السلام زماني كه طلب آب نمود.

3- از حضرت قاسم وقتي كه عمو را طلبيد و تلاش آن حضرت براي او سود نبخشيد.

4- از سكينه آنهم در موارد متعدد.

5- از علي اصغر زماني كه بعد از درخواست آب، حرمله تير سه شعبه رها كرد.

6- از رباب مادر علي اصغر، وقتي كه فرزندش را به طرف خيام مي آورد.

7- از ليلي مادر علي اكبر عليه السلام زماني كه خبر كشته شدن فرزندش را به او داد.

8- خجالتش از جميع اهل بيت خود كه نتوانست آنها را ياري نمايد و از آن مهالك نجات دهد.

9- خجالت آن حضرت از خواهر خون جگر خود حضرت زينب كه آن خجالت دائمي است، چنانكه حضرت سكينه نقل مي كند: در عالم رؤيا حضرت فاطمه عليهاالسلام به حضرت سيدالشهداء عليه السلام فرمود: چرا نظر مرحمت به خواهرت نمي كني؟ حضرت فرمود: من از او خجالت مي كشم. [1] .