بازگشت

لزوم بررسي تاريخ گذشتگان


همانطور كه يك فرد حيات و ممات، خواب و بيداري، صحت و بيماري دارد اجتماع نيز داراي اينگونه عوارض مي باشد، و بايد دقت نمود تا عوامل اين عوارض را پيدا كرد.

تنها نوشتن تاريخ كافي نيست، آنچه مهم مي باشد تجزيه و تحليل تاريخ است والا نوشتن و يا ديدن ظواهر حوادث نه كار مشكلي است و نه بهره ي كامل از آن برده مي شود.

بررسي تاريخ گذشتگان و سير در آثار و بقاياي مانده از ديار و شهرهاي پيشينيان و اقوام و قبايل مختلف انسان را نسبت به سرگذشت آنان آگاه مي كند و عامل پند و اندرز و آموزش تجربيات گرانبها جهت استفاده در زندگي او خواهد شد.

اين مطلب از نظر قرآن به قدري مهم است كه در 13 مورد به صورتهاي:

(قل سيروا في الأرض) [1] ، (أفلم يسيروا في الأرض) [2] ، (أولم يسيروا في الأرض) [3] .

آمده است و هدف قرآن از ذكر تاريخ سلف همين بوده است، بلكه از اين هم بالاتر، به تعبير قرآن سير در آثار گذشتگان موجب بيداري انديشه و سبب پيدايش قدرت تعقل مي گردد:

(أفلم يسيروا في الأرض فتكون لهم قلوب يعقلون بها) [4] .

بنا به فرمايش حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام جهت احياي قلب و زنده كردن دلهاي


مرده، بايد با اخبار گذشتگان آشنا شد، آن حضرت به فرزندش امام حسن عليه السلام مي فرمايد:

«أحي قلبك بالموعظة و أمته بالزهادة... و أعرض عليه أخبار الماضين، و ذكره بما أصاب من كان قبلك من الأولين، و سر في ديارهم و آثارهم، فانظر فيما فعلوا، و عمن انتقلوا، و أين حلوا و نزلوا، فانك تجدهم قد انتقلوا عن الأحبة، و حلوا دار الغربة، و كأنك عن قليل قد صرت كأحدهم».

«دل خود را به موعظه و اندرز زنده دار، و به زهد و پارسائي بميران... و با اخبار گذشتگان آشنا كرده، و آنچه را قبل از تو به پيشينيان رسيده است به يادش آور، و در سراها و بازمانده ها و نشانه هاي ايشان گردش كن و ببين چه كرده اند، و از چه جائي انتقال يافتند و كجا فرود آمده، جا گرفتند! ايشان را از دوستان جدا شده مي يابي، كه در سراي تنهائي فرود آمده اند، و چنان است كه تو بزودي مانند يكي از آنها خواهي بود...». [5] .

بديهي است كه با يك نظر سطحي و بدون مطالعه ي فراگير و همه جانبه انسان با حقيقت آنچه اتفاق افتاده و پيش افتاده و پيش آمده آشنا نخواهد شد، و شناخت درست وقايع تاريخي، مستلزم تأمل و تفكر دقيق و نيازمند صرف وقت و دقت زياد در اعمال و رفتار آنهاست. خصوصا حادثه ي بزرگي مثل واقعه ي عاشورا و جريانات كربلا، كه علاوه بر رعايت امور ياد شده، آشنائي با هدف و فرهنگ آنان نيز ضروري است.


حضرت علي عليه السلام در دنباله ي سفارشهاي خود به فرزندش بزرگوارش حضرت امام مجتبي عليه السلام مي فرمايند:

«أي بني - اني و ان لم أكن قد عمرت عمر من كان قبلي - فقد نظرت في أعمالهم و فكرت في أخبارهم و سرت في آثارهم حتي عدت كأحدهم، بل كأني بما انتهي الي من أمورهم قد عمرت مع أولهم الي آخرهم، فعرفت صفو ذلك من كدره و نفعه من ضرره».

«فرزندم، گرچه من عمر كساني را كه پيش از من بودند نكرده ام، اما در كارهاي آنان نگريسته و در اخبارشان انديشه نموده و در آثار آنان سير كرده ام، چنانكه مانند يكي از آنها گرديده ام، بلكه به سبب كارهاي آنان كه به من رسيده گوئي كه من از اول تا آخر با آنان زندگي كرده ام، پس پاكيزگي و خوبي كردار آنها را از تيرگي وبدي، و سود آنان را از زيانش شناختم»... [6] .



پاورقي

[1] سوره‏ي أنعام، آيه‏ي 11، سوره‏ي نمل، آيه‏ي 69 - سوره‏ي عنکبوت، آيه‏ي 20، سوره‏ي روم، آيه‏ي 42.

[2] سوره‏ي يوسف، آيه‏ي 109، سوره‏ي غافر، آيه‏ي 82، سوره‏ي محمد صلي الله عليه و آله و سلم، آيه‏ي 10.

[3] سوره‏ي روم، آيه‏ي 9، سوره‏ي فاطر، آيه‏ي 44، سوره‏ي غافر، آيه‏ي 21.

[4] سوره‏ي حج، آيه‏ي 46.

[5] نهج‏البلاغة فيض‏الاسلام : 909 نامه 31.

[6] نهج‏البلاغة : 913 نامه‏ي 31، و نيز ضمن خطبه‏ي قاصعه در نهج‏البلاغة : 801 خ 234 و صبحي صالح : 296 خ 192 و ابن ابي الحديد: 168:13 خ 238 مراجعه شود.