بازگشت

رسول خدا امام حسين را مي بوسيد


حضرت باقر عليه السلام مي فرمايند: هرگاه امام حسين عليه السلام در كودكي به نزد حضرت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مي آمد، او را در كنار خود مي نشانيد و(چون حسين عليه السلام فرار مي كرد) به اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود: (يا علي) او را براي من نگاه دار، پس او را مي گرفت و مي بوسيد و مي گريست.

(روزي آن امام مظلوم) گفت: اي پدر، چرا گريه مي كنيد؟ حضرت فرمودند:

«يا بني أقبل موضع السيوف منك».

«فرزندم، جاي شمشيرهاي دشمنان را مي بوسم».

فرمود: اي پدر، من كشته مي شوم؟ فرمودند: آري بخدا سوگند، پدرت و برادرت و تو، همه كشته خواهيد شد.

امام حسين عليه السلام گفت: محل شهادت ما از يكديگر جدا خواهد بود؟ حضرت فرمودند: بلي، فرزندم.

آن بزرگوار گفت: پس چه كسي از امت تو ما را زيارت مي كند؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: زيارت نمي كند مرا و پدرت و برادرت و تو را مگر صديقان از امت من. [1] .

مرحوم شوشتري رحمه الله در بيان حالات سيدالشهداء عليه السلام در كودكي مي فرمايد: حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم اين مظلوم را به انگشت ابهام خودش شير مي داد، بچه داري او با خود حضرت بود، با دست مبارك خود لباس بر او مي پوشانيد. نسبت به آن مظلوم بوسيدن مخصوص داشت، رسم است روي اطفال را مي بوسند، حضرت بدن سيدالشهداء عليه السلام را مي بوسيد، زير گلويش را مي بوسيد، سينه اش را باز مي كرد و از روي دلش بخصوص مي بوسيد.


اين را همه ديده بودند، لذا چون امام حسين عليه السلام مي خواست به مكه برود عبدالله بن عمر آمد و گفت: يا ابا عبدالله، خواهش مي كنم باز كني آن مكاني را كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي بوسيد. حضرت لباس خود را گشود، عبدالله روي ناف حضرت را بوسيد.

يك قسم ديگر هم بوسيدن داشت كه حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود: «يا علي أمسكه» چون سيدالشهداء عليه السلام كودك بود، فرار مي كرد اميرالمؤمنين عليه السلام او را نگاه مي داشت.حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم سر تا پاي آن مظلوم را مي بوسيد و گريه مي كرد. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: چرا گريه مي كنيد؟ فرمود:

«أقبل موضع السيوف».

«جاي شمشيرها را مي بوسم».

بوسيدن ديگر هم دارد: حضرت مي خواست او را ببوسد، فرار مي كرد به اين طرف و آن طرف مي دويد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با اينكه صاحب سكينه و وقار بود، به اين طرف و آن طرف مي دويد او را مي گرفت و لبهايش را مي بوسيد، گاهي لبهايش را باز مي كرد دندانهاي مباركش را مي بوسيد. اين بوسيدنهاي حضرت خصوصياتي دارد كه بايد بيان شود.

از جمله حالات پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم محافظت نمودن از آن مظلوم بود، روزي حضرت سيدالشهداء عليه السلام در مسجد به زمين خورد، حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مشغول موعظه بودند، دست از موعظه برداشتند و رو به مردم نموده، فرمودند: «تعجب نكنيد نتوانستم او را به اين حال ببينم».

روز ديگري سجده را طول دادند، بعد از سلام نماز از آن حضرت سؤال كردند: چرا طول داديد؟ فرمودند: اين طفل بر پشتم سوار بود، نخواستم برخيزم، مبادا بيفتد. [2] .



پاورقي

[1] کامل الزيارات : 70 ب 22 ح 4.

[2] فوائد المشاهد : 346.