بازگشت

ترجمه ي كتاب نفس المهموم


بسم الله الرحمن الرحيم

مؤلف كتاب پس از حمد و ستايش پروردگار و درود بر پيغمبر مختار و آل اطهار و ذكر سبب تأليف اين كتاب، مدارك و مآخذ خود را كه مطالب اين كتاب از آنها منقول است ياد كرده است. و گويد اين را از كتب معتبره فراهم كردم كه بر آنها اعتماد بايد كرد و بدانها استناد بايد جست مانند «ارشاد» تأليف شيخ ابي عبدالله محمد بن محمد بن نعمان معروف به «مفيد» كه در سال 413 در بغداد درگذشت. و كتاب «ملهوف علي قتلي الطفوف» سيد رضي الدين ابي القاسم علي بن موسي بن جعفر بن طاووس متوفي ببغداد در سال 664. در كتاب «التاريخ» لمحمد بن جرير طبري متوفي ببغداد سال 310 و «تاريخ كامل» مورخ نسابه، حافظ عزالدين ابي الحسن علي بن محمد معروف بابن اثير جزري متوفي بموصل سال 630. و «مقاتل الطالبيين» مورخ اديب علي بن الحسين اموي معروف به ابي الفرج اصفهاني متوفي به بغداد سال 356. و «مروج الذهب و معادن الجوهر» از ابي الحسن علي بن حسين بن علي مسعودي معاصر با ابي الفرج و «تذكرة خواص الامة في معرفة الائمة» از ابي المظفر يوسف بن قزواغلي بغدادي معروف به سبط ابن جوزي متوفي بدمشق سال 654 كه در «جبل قاسيون» مدفون است. و «مطالب السؤل في مناقب آل الرسول» لكمال الدين محمد بن طلحه شافعي. و «الفصول المهمة في معرفة الائمة» لنور الدين علي بن محمد مكي معروف بابن


صباغ مالكي متوفي به سال 855. و «كشف الغمة في معرفة الائمة» از بهاء الدين ابي الحسن علي بن عيسي اربلي امامي كه در سال 687 از تأليف آن فراغت يافت. و «العقد الفريد» لشهاب الدين ابي عمرو احمد بن محمد قرطبي اندلسي مالكي معروف بابن عبد ربه متوفي در سال 328. و كتاب «الاحتجاج علي اهل اللجاج» از احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي از مشايخ ابن شهر آشوب. و كتاب «المناقب» لرشيد الدين محمد بن علي بن شهر آشوب سروي مازندراني متوفي بحلب در سال 588 و مدفون در جبل جوشن نزد مقام معروف به مشهد السقط و «روضة الواعظين» از ابي علي محمد بن حسن بن علي فارسي معروف به فتال نيشابوري از مشايخ ابن شهر آشوب و «منير الاحزان» لنجم الدين جعفر بن محمد علي معروف بابن نما از مشايخ علامه ي حلي رحمهما الله و «كامل بهائي في السقيفه» از عماد الدين حسن بن علي بن محمد طبري معاصر محقق و علامه و اين كتاب را براي بهاء الدين محمد بن شمس الدين جويني معروف به صاحب ديوان تأليف كرد و به سال 765 از تأليف آن فارغ شد. و «روضة الصفا في سيرة الانبياء و الملوك و الخلفا» از محمد بن خاوند شاه متوفي به سال 903. «تسلية المجالس» محمد بن ابي طالب حسيني حائري و غير اينها از كتب مقاتل.

و از اين كتاب اخير به توسط عاشر بحار نقل مي كنم، و از مقتل هشام بن سائب كلبي به توسط تذكره ي سبط. و تاريخ طبري و از مقتل ابي مخنف به توسط طبري.

و از سيد بن طاووس تعبير مي كنم به سيد، و از ابن اثير به جزري، و از محمد بن جرير طبري به طبري، و از ابي مخنف به ازدي تا مردم گمان نبرند ازين مقتل معروف به ابي مخنف كه با عاشر بحار به طبع رسيده است آن را نقل كرده ام، چون نزد من ثابت و محقق گرديده است كه اين مقتل از آن ابي مخنف معروف و يا مورخ معتبر ديگري نيست، و چيزي كه در آن مقتل يافت شود و ديگري نقل نكرده باشد اعتماد را نشايد.

اما ابومخنف لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف ازدي غامدي از بزرگان


اصحاب خبر بود و كتب بسيار تأليف كرد، و در سير از جمله كتاب «مقتل الحسين» كه علما از آنها بسيار نقل كنند و اكثر، بلكه جل منقولات تاريخ طبري در مقتل از ابي مخنف گرفته شده است و هر كس اين مقتل معروف را با آنچه طبري نقل كرده است مقابله و تامل كند، داند كه اين مقتل از وي نيست و من اين كتاب را مرتب كردم بر چند باب و يك خاتمه و مقدمه اي پيش از ابواب كتاب آوردم و آن را ناميدم«نفس المهوم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم عليه صلوات الله الملك الحي القيوم و أسأل الله ان يوفقني لاتمامه و يفوزني بسعادة اختتامه و ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه انيب».