بازگشت

عبدالله بن محمد بن علي بن ابيطالب


كنيه اش ابوهاشم بود، و مادرش كنيزي بود به نام نائله. وي مردي زبان آور و كينه جو و وصي پدرش ‍ محمد حنفيه بود، و او نيز پس از خود، محمد بن علي بن عبدالله بن عباس را وصي خويش قرار داد، و محمد نيز ابراهيم امام را وصي خويش كرد و بدين جهت بني عباس مدعي هستند كه وصيت خلافت بدانها رسيده. و سليمان بن عبدالملك او را با نقشه اي كه طرح كرده بود، مسموم ساخت و به وسيله همان زهر در حميمه يكي از سرزمينهاي شام از دنيا رفت.

و شرح آن مطابق گفته غسان بن عبدالحميد كه احمد بن سعيد به سندش برايم نقل كرد، چنان بود كه عبدالله بن محمد به شام رفت و به دربار سليمان بن عبدالملك بار يافت، و كارهايي داشت كه از سليمان خواست آنها را انجام دهد (وي خواسته اش را انجام داد) و چون آماده بازگشت به مدينه گرديد، باروبنه و اثاث خود را پيش فرستاد و خود براي خداحافظي به نزد سليمان بن عبدالملك رفت، سليمان وي را نزد خويش براي صرف طعام نگاه داشت، و تصادفا آن روز روز بسيار گرمي بود، پس از صرف غذا از نزد سليمان بيرون رفت كه خود را به باروبنه كه خود پيش فرستاده بود، برساند، در ميان راه تشنه شد و شربت مسمومي را كه سليمان قبلا تهيه كرده بود به او دادند، چون آن را آشاميد بي حال شد و از اسب درافتاد، در همان حال كسي را به نزد محمد بن علي بن عبدالله بن عباس و عبدالله بن حارث بن نوفل فرستاد تا آن دو را از حال او آگاه سازند، آنان خود را به عبدالله رسانيدند و با او بودند تا از دنيا رفت، و در حميمه جايي از سرزمين شام او را دفن كردند، و او در هنگام مرگ به محمد بن علي بن عباس وصيت كرد و او را وصي خويش قرار داد.