بازگشت

مقدمه مترجم


بسم الله الرحمن الرحيم

اوايل سال 1348 شمسي بود كه دوست محترم و فاضل ارجمند جناب آقاي علي اكبر غفاري، دام توفيقه، پيشنهاد ترجمه كتاب شريف مقاتل الطالبين را به اين بنده بي مقدار كردند، بنده هم روي علاقه خاصي كه به مطالعه و ترجمه و تصحيح كتب ديني - اعم از حديث و تفسير و تاريخ - داشتم پيشنهاد ايشان را پذيرفتم، و در اولين زمان مناسب، ترجمه را شروع كرد. در آغاز كاري آسان و ساده به نظر مي رسيد، ولي چند ورقي كه بيش ترجمه نشده بود كه متوجه شدم كار دشواري است؛ به خصوص با نسخه هاي مغلوط و غير مصححه اي كه در دست ما بود، يعني همان دو نسخه چاپي، (چاپ تهران و نجف)، ترجمه خيلي كند پيش مي رفت. از طرف ديگر كتابخانه مجهزي هم در دسترس نبود كه لااقل فقدان نسخه صحيح با مراجعه به ساير كتابهاي مبسوط تراجم، تاريخ و ادب جبران گردد، و از اين رو براي تهيه نسخه و آماده كردن وسايل، وقفه اي در كار پيش آمد و حدود يك سال اين كار به تعويق افتاد. البته گرفتاريهاي شخصي ديگر نيز به عقب افتادن اين امر كمك كرد. در اثر تذكرهاي مجدد جناب آقاي غفاري و تهيه نسخه طبع مصر - كه خيال مي كرديم مصححترين نسخه هاست - دنبال كار گرفته شد ولي در خلال متوجه شديم كه نسخه طبع مصر نيز در تحريف و تصحيف و اغلاط دست كمي از ساير نسخ ندارد. به هر صورت با مشكلات زيادي مواجه شديم كه دشواري آن بر اهل فن پوشيده نيست.

آنچه براي ما تصحيحش قدري مشكل بود و گاهي ساعتها ما را معطل مي كرد اشعار زيادي بود كه در رثاي اعلام و يا مدح آنان نقل كرده و يا هر كدام از اعلام مترجم كه ذوق شعري داشته و اشعاري سروده اند قسمتي از اشعار آنها را در شرح حالشان آورده است، و چون خود مؤلف از نقادان و بزرگان و اهل ادب بوده، روي علاقه اي كه به شعر و ادبيات عرب داشته است، در بسياري از اين موارد اختصار را نيز رعايت نكرده و گاهي متجاوز از صد بيت شعر در رثاء و يا مدح كسي نقل كرده است.

و بر كساني كه با زبان عرب و ادبيات آن آشنايي دارند پوشيده نيست كه در مرحله نخست فهم اشعار عربي و اطلاع بر خصوصيات ادبي و تشبيهات و استعاراتي كه غالبا در اينگونه اشعار هست و گاهي چنان است كه مبتدا در يك شعر و خبر در دو شعر ديگر، و شرط در آنها در قالب زبان فارسي به طوري كه لطافت و ظرافت خود را از دست ندهد و از طرفي سليس و روان هم باشد، كاري مشكلتر و دشوارتر است كه به اين زوديها كسي زير بار مسئوليت آن نرفته و حاضر به انجام آن نمي گردد، به خصوص اگر وسايل كافي هم در دسترس نباشد.

كه ما در اين مورد ناچار شديم از خود جناب آقاي غفاري كه سالها بر روي تصحيح و تحقيق كتابهاي حديث و ادبيات عرب كار مي كردند، والحق ايشان دانشمندي محقق و متبحر در اين كار هستند، كمك بگيريم. ايشان نيز روي حساب دوستي با ما و يا به حساب اينكه ناشر اين كتاب بودند و يا به هر حسابي كه بود، به ما محبت كرده و از كمكهاي لازم در اين باره دريغ نداشتند، و گاه شد؟ برخي از اشعار يا جمله اي از متن كتاب را بدون ترجمه براي ايشان باره مي گرفتند و يا روي ذوق خاص خود، بدون مضايقه ترجمه آن را به قلم خودشان نوشته و همفكري و همكاري كردند و حتي تصحيح مطبعي كتاب را نيز خود به عهده گرفتند، و در پاره اي از موارد و همچنين در ذيل اشعار تذكراتي به امضاء مصحح در پاورقي داده اند.

جزاه الله عن الاسلام واهله و عنا خيرالجزاء

مطلب قابل ذكر در اينجا اين است كه بنده از ابتداي كار فكر مي كردم، اين كتاب، به جز قسمتهاي پراكنده آن كه مورخين پارسي نقل كرده اند، ترجمه نشده و ترجمه ما نخستين ترجمه كتاب است، تا اينكه در اواخر كار، آقاي غفاري دام توفيقه، اطلاع دادن كه خلاصه اين كتاب قبلا به قلم مرحوم جواد فاضل به نام فرزندان ابوطالب در سه جلد ترجمه شده و يك دوره آن را نيز يكي از دوستان به طور امانت براي من آورده است. بنده براي ديدن آن ترجمه به حجره ايشان رفتم و پس از مطالعه چند صفحه مختلف و تطبيق آن با متن عربي كتاب، متوجه شدم كه:

اولا، موارد زيادي از عبارات و بلكه قسمتي از احاديث مشكل از قلم مرحوم فاضل سقط شده و يا به عللي آن را ترجمه نكرده اند.

ثانيا، پاره اي اشتباهات هم در ترجمه به چشم مي خورد كه البته هر مؤلف و مترجمي از آن مصون نيست و چه بسا خود ما هم دچار آن شده باشيم، و ديگران پس از ما بيايند و آنها تذكر دهند.

ثالثا، قسمت مهم و بلكه اكثر اشعار - و به خصوص ‍ قصائد طولاني - اصلا ترجمه نشده و به جز اشاره اجمالي ذكري از آنها به ميان نيامده است.

رابعا، نام كتاب ايشان را نمي توان ترجمه مقاتل الطالبين، ناميد، از باب اينكه مترجم مقيد نبوده كه عبارات را به طور دقيق ترجمه كند، بلكه با كمي تامل معلوم مي شود كه مترجم يك صفحه كتاب را مثلا مطالعه مي كرده، آنگاه خلاصه آن را يادداشت مي كرده است، ولي ما مقيد به ترجمه لفظ به لفظ آن كتاب بوديم.

تنها كار مختصري كه روي كتاب انجام شد و آن را هم نمي توان تصرف ناميد، اين بود كه سندهاي طولاني احاديث را - كه معمولا مورد استفاده خوانندگان پارسي زبان نيست - به جز راوي اول و آخر آن را حذف كرديم، و در نسب اعلام نيز كه گاهي مولف حدود ده واسطه يا بيشتر از پدرانشان را ذكر كرده، ما يكي دو نفر از آنها را نام برده و سپس با چند نقطه (...) بقيه متن را ادامه داده ايم. و جز اين كار مختصر، به طور مسلم مي توانيم ادعا كنيم كه حتي يك كلمه هم در ترجمه سقط نشده و اگر خوانندگان محترم به جايي برخوردند كه با متن تطبيق نمي كند بايد بدانند كه لابد متن كتاب مغلوط بوده و ما با مراجعه به مصادر و اصول آن را تصحيح كرده و روي نسخه مصحح آن را ترجمه كرده ايم.

باري روي همين جهات اين حقير به كلي از استفاده آن ترجمه - حتي در باقيمانده كتاب نيز هيچ گونه استفاده نكردم و به طور كلي از مراجعه به كتاب مزبور چشم پوشيد.

چنان كه در خلال تذكر داده شد، ما مدعي نيستيم كه در ترجمه خود دچار اشتباه و خطا نگشته و در همه جا منظور اصلي محدث و يا شاعر را به پارسي بيان داشته ايم، زيرا همان گونه كه گفته اند: الانسان محل السهو والانسيان و به قول يكي از مصححين: لا ابري نفسي من هفوه، و الا ابيع هذا الجواد علي شرط السلامة من كبوه

ضمنا در پاورقي، برخي لغات مشكل اشعار را جناب آقاي غفاري توضيح داده اند كه چون بدون امضاء بود، در اينجا تذكر داده شد.

و در عين حال با تمام تلاش و كوششي كه در صحت متن و ترجمه شده، در صورتي كه خوانندگان محترم به اشتباهي برخورد كردند، لطفا به وسيله ناشر محترم به ما تذكر دهند كه بي اندازه از مراحم آنان سپاسگزار مي شويم، والحمد لله رب العالمين.

سيد هاشم رسولي محلاتي.

امامزاده قاسم شميران

25 شوال / 90 مطابق با 4 /10/ 49.