بازگشت

در اخبار وارده ي در فضائل امام حسين و فضائل عزاداري


فصل اول: در غرايب آثاري كه به وقوع يافته براي كساني كه اقامه ي عزاي آن


بزرگوار نمودند: امر اول: در حكايت افتخار الدوله ي هندي كه به حالت نزع رسيد و از بركت امام حسين شفا يافت. امر دوم: در نسوزانيدن آتش، سينه ي، زني را كه براي حسين بر سينه [زده بود]. امر سوم: در حكايت زن زانيه و نجات او به سبب اشك ريختن. امر چهارم: در دين صالحي شخصي اهوازي را بعد از موت كه عزادار حسين بود. امر پنجم: در حكايت نصراني و اسلامش. امر ششم: در حكايت خواب سيد علي مجاور مشهد رضا [عليه السلام] كه منكر ثواب گريه بود. امر هفتم: در گريستن گربه در مجلس عزا. امر هشتم: در ديدن مردم حضرت فاطمه را در مجلس عزا. امر نهم: در دين شخصي فتحعلي شاه قاجار را در خواب و بيان ثواب گريه. امر دهم: در حكايت ديدن شخصي مريخ را. امر يازدهم: در دين كسي فاطمه ي زهرا را در ولايت بحرين. امر دوازدهم: در فروختن شخصي فرزندش را براي اقامه ي عزاي امام حسين و خريدن امام او را و رد نمودن به پدر و مادر. امر سيزدهم: در حكايت خليعي شاعر و توبه ي او. امر چهاردهم: در ديدن دعبل شخصي از جن را كه تائب شده بود و حضرت صادق را ملاقات نموده بود.

فصل دوم: در ذكر كرامات و معجزات امام حسين: معجزه ي اولي: در حكايت حبابه ي والبيه. معجزه ي دوم: در زنده شدن زني به دعاء امام حسين [عليه السلام]. معجزه ي سوم: در گريختن تب از حضرت امام حسين. معجزه ي چهارم: در بودن دست جبرئيل در دست حسين. معجزه ي پنجم: در اخبار حسين به قتل خود در حال صبا. معجزه ي ششم: در دعاي حسين براي آمدن باران. معجزه ي هفتم: در نور جبين حسين. معجزه ي هشتم: در مناجات حسين و جواب شنيدن.

فصل سوم: در كراماتي كه از آن جناب در روز عاشورا و راه كربلا واقع شد: امر اول: در آمدن ملائكه به ياري امام حسين. امر دوم: در آمدن منصور ملك. امر سوم: در آمدن اجنه. امر چهارم: در آمدن زعفر زاهد. امر پنجم: در تكلم با درنده اي از درندگان صحرا در منزل قطقطانيه. ششم: در سوختن ابن جويريه در روز عاشورا به نفرين امام


حسين. هفتم: در نفرين آن جناب به حصين بن تميم و هلاك وي. هشتم: در گزيدن عقرب عورت محمد بن اشعث را و هلاك وي به نفرين آن جناب. نهم: در هلاك عبد الله بن حوزه به نفرين آن حضرت. دهم: در هلاك عبدالله به جويره به نفرين آن حضرت. يازدهم: در نداي هاتفي در صبح عاشورا لشكر حضرت را كه اي لشكر خدا، سوار شويد. دوازدهم: در نداي هاتفي بعد از شهادت علي اصغر كه يا حسين، دعه فأن له مرضعا له في الجنة بنا بر روايت تبر مذاب.

فصل چهارم: در كرامات بدن پاره پاره امام: امر اول: در فرود آمدن ستارگان در شب يازدهم و دوازدهم بر بدن كشتگان. دوم: استماع نوحه ي جنيان بر كشتگان. امر سوم: وزيدن بوي مشك و عنبر از ابدان مطهره ي شهيدان. امر چهارم: در نزول جبرئيل به قتلگاه. امر پنجم: در آمدن شير براي محافظت جسد امام به واسطه ي اخبار فضه. امر ششم: در تكلم حلقوم مبارك آن جناب با سكينه و انشاد «شيعتي ما ان شربتم» الخ. امر هفتم: در روايت علي بن اسباط كه صد هزار زن كه براي ايشان اولاد نمي شد بر سر قبر حسين آمدند و براي ايشان اولاد شد.

فصل پنجم: در كرامات سر اطهر: امر اول: در نوراني شدن تنورخانه خولي از سر مبارك. امر دوم: در اين كه ابن زياد آن سر را بر ران نهاد و قطره اي از اشك يا خون جاري شد و در ران او ناسور پديد آمد و سر آن. سوم: قرائت سر مبارك سوره ي كهف را چهارم: قرائت سر (ام حسبت أن اصحاب الكهف) [1] الآية بنا بر روايت زيد بن ارقم. پنجم: در قرائت سر، آيه ي (انهم فتية آمنوا بربهم) [2] ششم: در خون آمدن از سنگ موصل به واسطه ي گذاشتن سر حسين بر آن. هفتم: در حكايت مسجد «رأس الحسين». هشتم: در قضاء حوايج در حلب در موضع سر امام. نهم: در نداي هاتفي در نزديك


صومعه ي راهبي كه سر را در جنب آن بر نيزه كردند، در دراهم راهب كه همه سفال شده بود. دهم: در حكايت اعمش در مردي كه مأيوس از رحمت خدا شده باشد. يازدهم: در تكلم سر مطهر با راهب، در قصيده ي مؤلف در قضيه ي راهب. دوازدهم: در حكايت راهب ديگر و سخن گفتن سر. سيزدهم: در خبر حارث بن وكيده كه سر تكلم نمود. چهاردهم: آواز هاتفي در شام. پانزدهم: در آواز هاتف ديگر. شانزدهم: در تكلم سر بنا بر روايت منهال. هفدهم: در تكلم سر اطهر در مجلس يزيد [هيجدهم: در خواب ديدن دختر سه ساله، پدرش امام حسين -عليه السلام - را] و وفات دختر سه ساله.

فصل ششم: در سخاوت و كرم وجود آن جناب در حديث مصباح الشريعه در تأويل صدقه در اصل كتاب مصباح الشريعه در اينكه سخا داراي جميع صفات حسنه است از رجا و عدل و زهد و تواضع و قناعت و عفت و نحو آن، در اينكه حضرت امام حسين در نهايت سخاوت بود: امر اول: در نان خوردن آن جناب با مساكين. دوم: دادن آن جناب دين اسامه را. سوم: عطاي آن جناب به فرزدق شاعر. چهارم: در عطاء آن جناب به اعرابي از پشت در و ذكر قصيده ي او و جواب آن جناب، به قصيده، در اسب دوانيدن لشكر ضلال بر بدن منور امام - عليه السلام - در قطع انگشت و دست آن جناب و غارت البسه، در حكايت آن كس كه دستهايش بريده شده بود و رويش سياه بود، در آمدن پيغمبر و اصحاب كساء بر سر نعش امام - عليه السلام. پنجم: در سبب زخمي كه بر پشت آن جناب [بود]. ششم: در اعطاء آن جناب معلم اطفال خود را. هفتم: در اعتاق آن جناب غلام را كه با سگي غذا مي خورد. هشتم: در اعتاق آن جناب غلام معصيت كار را. نهم: در عتق كنيز كه طاقه ي ريحان به تعرف آورد. دهم: در اعطاء اعرابي را كه آن جناب از او چند مسأله سؤال كرد. يازدهم: در عتاق آن جناب صافي، غلام خود را، و بخشيدن باغ را به او. دوازدهم: در اعطاء آن جناب پنجاه هزار درهم را. سيزدهم: در ميهمان شدن حسن بر شباني و تلافي و تجازي حسين فعل او را. چهاردهم: در ميهمان شدن امام حسن و امام حسين و مكافات نمودن ايشان. پانزدهم:


در اعطاء امام ديه ي اعرابي را و قصيده اي در مدح آن جناب. شانزدهم: در سؤال امام از فقيري اسم او را. هفدهم: در حكايت طبيب نصراني.

فصل هفتم: در سوار كردن پيغمبر حسنين را بر دوش مبارك و بعضي از فضايل ايشان. امر اول: در رفتن حسنين به عيادت پيغمبر. دوم: در سوار كردن پيغمبر حسنين را بر پشت خويش. سوم: در سوار شدن حسنين بر پيغمبر. چهارم: ايضا در سوار شدن ايشان. پنجم: ايضا در سوار شدن. ششم: در استقبال پيغمبر براي حسنين و سوار كردن ايشان. هفتم: در سوار كردن پيغمبر حسنين را بر خود و مدح ايشان. هشتم: در حمل پيغمبر حسنين را. نهم: روايت عايشه در سوار كردن پيغمبر حسنين را. دهم: در حمل پيغمبر حسن را و حمل جبرئيل حسين را.

فصل هشتم: در نزول موائد از آسمان براي حسنين: امر اول: در نزول تفاح و سفر جل و رمان. دوم: در نزول رمان و عنب. سوم: در آمدن لباس براي حسنين. چهارم: در نزول سيب. پنجم: در نزول سفر جل. ششم: در نزول رطب.

فصل نهم: در روايات ثواب عزاداري بر آن جناب و غير از او ائمه: امر اول: در روايت صدوق. دوم: روايت علي بن ابراهيم. سوم: روايت كامل الزيارة. چهارم: روايت شيخ مفيد. پنجم: روايت امالي مفيد. ششم: روايت كامل الزيارة. هفتم: روايت امالي صدوق: هشتم: روايت رجال كشي. نهم: روايت صدوق در امالي. دهم: ايضا روايت امالي. يازدهم: روايت كامل الزيارة. دوازدهم: روايت عيون اخبار الرضا. سيزدهم: در روايت اربعمائه. چهاردهم: در محبت پيغمبر عقيل را و مسلم را. پانزدهم: در روايت سيد بن طاوس. شانزدهم: روايت مسمع بن كردين. هيفدهم: در روايت بحار. هيجدهم: در روايت زراره در گريستن اشياء.

فصل دهم: در شجاعت امام حسين: امر اول: در تحقيق معني شجاعت، در تحقيق قوه ي شهويه، در تحقيق قوه ي غضبيه، در تحقيق قوه ي مدركه كه در اسامي اقسام اين


سه قوه از افراط و تفريط و وسط. امر دوم: در بيان اين كه قوي قابل شدت و ضعف مي باشند در بيان اباء علوي و سفلي و ازدواج ايشان از امتزاج و توالد مواليد ثلثه از جماد و نبات و حيوان و بيان آخر درجه ي جماد كه اشرف انواع او است و آخر درجه ي نبات كه اشراف انواع او است و آخر درجه ي انسان كه اشرف انواع او است. امر سوم: در اعاده ي مطلب سابق به وجه اجمال و بيان اينكه كرام صفات را اشتداد است و در كيفيت خلقت انسان و جماد و نبات و حيوان. امر چهارم: در اينكه انبياء و اولياء و غير ايشان در استفاضه ي روح و قوي مختلف مي باشند و در برهان چشم مبارك اكمل افراد اولياء و برهان بصرش و برهان سمعش و برهان شمش و برهان ذوقش و برهان لمس و برهان زبان و برهان دست مباركش و برهان انگشت و برهان صدر و برهان قوه ي محركه ي علميه اش و برهان عقلي عملي. امر پنجم: در اينكه صفت سخاوت و نحو آن در امام بالاتر از همه ي مردمان است، در اكمليت شجاعت امام - عليه السلام - در مزاج معتدل حقيقي. امر ششم: در بعضي از شبهات در شجاعت امام حسين مانند اينكه آنچه ارباب مقاتل ذكر كرده اند از شجاعت آن حضرت پس آن داخل در تهور خواهد بود كه شجاعت و آن مذموم است و جواب اينكه شجاعت امام به حسب مواد خلفيه ي او از سائر ناس برتر خواهد و تهور بالنسبه به ديگران بالنسبه به آن حضرت شجاعت است و مانند اينكه آنقدر قتلي كه به آن حضرت منسوب ساخته اند، از قدرت بشر بيرون است كه در يك روز با آن حرارت هوا و عطش و اندوه و غم در اندك زماني آن قدر قتل كند و هزار و نهصد و پنجاه نفر را به مبارزت قتل كند و در سه حمله زياده از ده هزار نفر را به قتل آورد و جوابش از جواب شبهه پيش ظاهر است. توهم ثالث اينكه اين مجاهده به اعجاز بوده و جواب ان اينكه همه به قوه ي بشريت بود و فرضا اگر خبر درستي داشته باشد كه نداء آمد نداء معنوي باشد به تقريري كه ذكر مي شود. امر هفتم: در وقايع شجاعت امام در كربلا، در خواب مؤلف واقعه كربلا را، در اينكه هيچ پادشاهي از بدو خلقت دنيا تا به حال آن قدر به دست خود نكشت آنقدري را كه امام حسين در كربلا


كشت، در رسيدن ارث شجاعت پيغمبر به حسين، در سؤال يزيد از كيفيت مقاتله ي كربلا و جواب يكي از اشقياء و به تكلم آمدن زينب و اظهار شجاعتش در جنگ امام حسين در صفين،در مكالمه ي امام با ابن سعد و مبارزت آن جناب، در مبارزت امام با تميم بن قحطبه ي شامي، در مبارزت امام با يزيد ابطحي، در مراجعت امام از آب فرات به جانب خيمه گاه و حمله نمودن، در حكايت حميد بن مسلم و توصيف شجاعت امام، در اشعار حمله ي حسينيه كه مؤلف ساخته.


پاورقي

[1] کهف 9:18.

[2] کهف 13:18.