بازگشت

سر اطهر امام حسين و جد بزرگوارش


در كتاب «التبر المذاب» مي نويسد: واقدي مي گويد:

شمر ملعون، سر مطهر امام حسين عليه السلام را به كوفه آورد. آن ملعون، سر مقدس را در توبره اي گذاشته و به خانه ي خود برد و آن را در زير تشتي بر روي خاك قرار داد.

هنگام شب، زن آن ملعون بيرون آمد نوري از سر مقدس ديد كه به آسمان مي تابد. او كنار آن تشت آمد، از زير آن ناله اي شنيد، نزد شمر آمد و قضيه را گفت و پرسيد چه چيزي زير تشت است؟

آن ملعون گفت: سر خارجي است كه او را كشته ام، مي خواهم او را نزد يزيد ببرم تا به من مال فراواني ببخشد.

زن گفت: او كيست؟

گفت: حسين بن علي.

آن زن فرياد زد و بي هوش افتاد، چون بهوش آمد گفت: اي بدتر از مجوس! آيا از خداي آسمان و زمين نترسيدي و چنين كاري را انجام دادي؟

آن گاه با گريه از نزد آن ملعون خارج شد و خود را كنار آن سر مطهر رساند، او سر مقدس را برداشت و بوسيد و در دامن خود قرار داد. آن گاه زنان همسايه را صدا زد و مجلسي بر پا كرده و با هم بر او گريه كردند. آن زن، گريه مي كرد. مي گفت: خدا قاتل تو را لعنت كند.

شب فرارسيد، خوابش برد، در عالم خواب ديد؛ گويا ديوار اتاقش دو نصف شده


و نوري اتاق را فراگرفته، ناگاه ابري از آسمان فرودآمد، در ميان ابر، دو بانوي بزرگوار بودند، آن دو بانو سر مطهر را به دامن گرفتند.

پرسيد: اينان كيا هستند؟

گفتند: خديجه و فاطمه عليهماالسلام.

سپس آقاياني را ديد، شخصيتي در ميان آنها بود كه صورتش مانند ماه بود، پرسيد: او كيست؟

گفتند: او محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم است.

در طرف راست آن حضرت، حمزه، جعفر و اصحابش بودند، آنان سر مطهر را مي بوسيدند و گريه مي كردند.

آن گاه آن دو بانوي بزرگوار؛ خديجه و فاطمه عليهماالسلام به سوي زن شمر لعين آمدند و فرمودند: هر چه مي خواهي از ما بخواه، زيرا براي تو در عوض آن كار خوبي كه انجام دادي، نزد ما احسان و نيكي است، و اگر مي خواهي در بهشت از رفيقان ما باشي كار خود را اصلاح كن كه منتظر تو هستيم.

آن زن، از خواب بيدار شد و سر مقدس امام حسين عليه السلام در دامن داشت.

شمر ملعون آمد تا سر مطهر را از او بگيرد، سر را به او نداد و گفت: اي دشمن خدا! مرا طلاق بده، زيرا كه تو يهودي هستي، به خدا سوگند! هرگز با تو نخواهم بود.

آن ملعون او را طلاق داد، بعد زن گفت: به خدا سوگند! تا جان در بدن دارم اين سر را به تو نمي دهم.

آن حرامزاده به او حمله كرد و با ضربه اي او را كشت و خداوند روح او را به بهشت فرستاد.