حضرت سكينه و شهادت حضرت علي اكبر
در برخي از كتابهاي معتبر از شيخ مفيد رحمة الله نقل شده: شيخ از جابر بن عبدالله نقل مي كند: جابر گويد:
چون حضرت علي اكبر عليه السلام شهيد شد امام حسين عليه السلام در حالي كه مي گريست، غمگين بود و از جان خود مأيوس و سير شده بود، وارد خيمه شد.
حضرت سكينه عليهاالسلام عرض كرد: چه شده كه مي بينم از خود مأيوس شده اي و مرگ خود را مي خواهي و به اين طرف و آن طرف نگاه مي كني؟ برادرم علي اكبر عليه السلام كجاست؟
حضرت فرمود: پست فطرتان و لئيمان او را كشتند.
چون حضرت سكينه عليهاالسلام اين را شنيد فرياد زد: واي بردار جان! واي جگرگوشه ام!
مي خواست از خيمه بيرون رود كه امام حسين عليه السلام آمد و مانع شد، به او فرمود: اي سكينه! تقواي خدا را پيشه كن، و شكيبايي نما.
عرض كرد: پدر جانم! چگونه صبر مي كند كسي كه برادرش كشته، و پدرش از شهر خود رانده شده است؟
امام حسين عليه السلام فرمود:
(انا لله و انا اليه راجعون)؛
ما از خدا هستيم و به سوي او بازخواهيم گشت.
در «بحارالانوار» مي نويسد:
در آن هنگام، كودكي از خيمه ها بيرون آمد كه دو گوشواره ي در در گوش او بود، او مضطرب بود و به چپ و راست نگاه مي كرد و از ترس، گوشوارهايش مي لرزيد.
پس ملعوني به نام هاني بن بغيث بر او حمله نمود و او را شهيد كرد.
مادرش شهربانو به او نگاه مي كرد و از شدت ناراحتي مانند شخص بي هوش حرفي نمي زد [1] . ألا لعنة الله علي القوم الظالمين.
پاورقي
[1] بحارالأنوار: 45 : 45 و 46.