بازگشت

امام حسين و نماز ظهر عاشورا


ابوثمامه ي صيداوي چون اين صحنه را ديد به امام حسين عليه السلام عرض كرد: قربانت گردم! اين ملاعين هر لحظه به شما نزديكتر مي شوند، به خدا سوگند! تا جان در بدن دارم نمي گذارم تو كشته شوي تا در پيشگاه شما كشته شوم، دوست دارم در حالي


خداي خود را ملاقات كنم كه نماز ظهر را با شما بخوانم.

امام حسين عليه السلام سر مباركش را به طرف آسمان بلند كرد و فرمود:

ذكرت الصلاة، جعلك الله من المصلين. نعم، هذا أول وقتها.

نماز را يادآوري كردي، خداوند تو را از نمازگزارن قرار دهد، آري! اين اول وقت نماز است.

آن گاه حضرت فرمود: از آنان بخواهيد تا دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم. حصين بن نمير حرامزاده گفت: اين نماز شما در درگاه خدا پذيرفته نيست.

حبيب بن مظاهر گفت: گمان مي كني كه نماز فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در درگاه الهي پذيرفته نيست اما از تو پذيرفته است اي غدار مكار! در اين هنگام، حصين بن نمير ملعون بر حبيب حمله كرد و حبيب نيز بر او حمله نمود، حبيب ضربه اي حواله كرد و آن به صورت اسبش خورد، اسب رم كرده و حصين بن نمير ملعون را از پشت اسب سرنگون شد. افراد آن ملعون دور او را گرفتند و او را از دست حبيب رها كردند.

امام حسين عليه السلام به زهير بن قين و سعيد بن جبير فرمود: شما جلو بايستيد تا من نماز ظهرم را بخوانم.

آنان با جمعي از اصحاب جلو ايستادند و حضرت با بقيه ياران خود نماز را به صورت نماز خوف اقامه كردند.

روايت شده است: سعيد بن عبدالله حنفي در پيش روي امام حسين عليه السلام ايستاد و خود را در تيررس دشمنان قرار داد. هر تير كه از سمت راست و چپ به امام حسين عليه السلام پرتاب مي شد او خود را هدف آن تير قرار مي داد و نمي گذاشت به امام عليه السلام صدمه اي برسد، و پيوسته تيرباران مي شد تا اين كه زخمي شده، و بر زمين افتاد و مي گفت:

خدايا! آنان را لعن كن مانند لعن عاد و ثمود، خدايا! سلام مرا به پيامبر خودت برسان، و آنچه از دردها و زخمها بر من رسيده است به او ابلاغ كن، كه من اين كار را براي دفاع و ياري از فرزندان پيامبرت انجام دادم.

اين كلمات را بگفت و به درجه ي رفيعه ي شهادت نايل گرديد، خداي او را رحمت كند. علاوه بر زخم شمشيرها و نيزه ها، سيزده تير نيز بر بدن او اصابت كرده بود [1] .


شيخ ابن نما رحمة الله گويد: گفته شده است:

امام حسين عليه السلام و يارانش به طريق ايما و اشاره و به صورت فرادي نماز خواندند [2] .


پاورقي

[1] بحارالأنوار: 45 : 20 و 21.

[2] مثير الأحزان: 65.