بازگشت

جسارت عده اي از افراد دشمن و نفرين امام حسين


شيخ صدوق رحمة الله در «الامالي» با سند خود از علي بن الحسين عليهماالسلام نقل كرده كه حضرت سجاد عليه السلام فرمود:

پدرم امام حسين عليه السلام ياران خود را آماده ي جنگ نمود و دستور داد تا در پيرامون لشكر، خندقي حفر شود و داخل آن آتشي بيفروزند كه دشمن از يك جهت وارد جنگ شود.


در اين هنگام، مردي از لشكر عمر سعد ملعون به نام ابن ابوجويريه ي مزني به طرف خندق آمد، و چون نگاهش به آتش شلعه ور افتاد، دستان خود را برهم زد و فرياد زد: اي حسين! و اي اصحاب حسين! مژده باد بر شما آتش، شما در دنيا براي آتش شتاب نموديد.

امام حسين عليه السلام فرمود: اين مرد كيست؟

عرض كردند: ابن جويريه است.

امام حسين عليه السلام فرمود:

اللهم أذقه عذاب النار في الدنيا.

خداوندا! عذاب آتش را در دنيا به او بچشان.

در اين هنگام، اسب آن ملعون رم كرد و او را در ميان آتش خندق انداخت، و آن ملعون سوخت.

پس از آن؛ مرد ديگري به نام تميم بن حصين فزاري از لشكر ابن سعد لعين بيرون آمد و صدا زد: اي حسين! و اي اصحاب حسين! آيا نمي بينيد آب فرات مانند شكم مارها مي درخشد؟ به خدا سوگند! قطره اي از آن نخواهيد چشيد تا اين كه با سختي مرگ را بچشيد.

امام حسين عليه السلام فرمود: اين كيست؟

عرض شد: تميم بن حصين است.

امام حسين عليه السلام فرمود:

هذا و أبوه من أهل النار، اللهم اقتل هذا عطشا في هذا اليوم.

اين مرد و پدرش از اهل آتش و جهنم هستند. خداوندا! امروز او را با لب تشنه هلاك كن.

امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: تشنگي او را گلوگير ساخت تا اين كه از اسب خود به زمين افتاد، و زير سم اسبان لشكر لگدمال شده و به جهنم واصل گرديد.سپس مرد ديگري به نام محمد بن اشعث بن قيس كندي از لشكر عمر سعد لعين بيرون آمد و گفت: اي حسين بن فاطمه! كدام حرمت براي تو از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است كه به غير تو نيست؟

امام حسين عليه السلام اين آيه ي شريفه را تلاوت فرمود:

(ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين -


ذرية بعضها من بعض) [1] ؛

«همانا خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد، در حالي كه برخي از آنان ذريه و فرزند برخي ديگر است».

سپس فرمود:

و الله؛ ان محمدا صلي الله عليه و آله و سلم لمن آل ابراهيم، و ان العترة الهادية لمن آل محمد، من الرجل؟

سوگند به خدا! همانا محمد صلي الله عليه و آله و سلم از فرزندان ابراهيم است، همانا عترت هدايتگر از فرزندان محمد صلي الله عليه و آله و سلم هستند.(بعد فرمود:) اين مرد كيست؟

عرض شد: محمد بن اشعث بن قيس كندي.

امام حسين عليه السلام سر مبارك خود را به جانب آسمان برداشت و فرمود:

اللهم أذل محمد بن الأشعث في هذا اليوم ذلا لا تعزه بعد هذا اليوم أبدا.

خداوند! امروز؛ محمد بن اشعث را ذليل و خوار فرما، ذلت و خواري كه هرگز بعد از امروز، عزيزش نگرداني.

پس عارضه اي بر او عارض شد، از ميان لشكر بيرون آمد، خداوند بر آن ملعون عقربي مسلط كرد و او را گزيد، و در حالي كه مكشوف العورة بود به جهنم واصل شد.

(امام سجاد عليه السلام مي فرمايد:) تشنگي بر امام حسين عليه السلام و اصحابش فشار آورد [2] .

- در كتاب «منتخب» مي نوسيد -: حضرت، برادر خود عباس عليه السلام را خواست و به او فرمود: اهل بيت خود را جمع كرده و چاهي حفر كن.

آنان جمع شده و چاهي حفر كردند، اما آن ملاعين فهميدند و آن را پر كردند، سپس چاه ديگري حفر كردند، باز آن ملاعين پر كردند، تا اين كه تشنگي شديدي بر آنان چيره شد [3] .

در كتاب «مسند البتول» روايتي از مفضل نقل مي كند كه گويد: امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامي كه امام حسين عليه السلام و اصحابش از آب ممنوع شدند حضرت در ميان


اصحابش صدا زد: هر كه تشنه است بيايد.

اصحاب حضرت يكي يكي مي آمدند و حضرت انگشت مبارك خود را در كف دست آنان مي گذاشت، و يكي پس از ديگري آب مي نوشيدند تا اين كه همگي سيراب شدند.

بعضي از اصحاب به برخي ديگر مي گفت: به خدا سوگند! به راستي از آبي نوشيديم كه تا حال كسي از مردم جهانيان از آن ننوشيده اند.


پاورقي

[1] سوره‏ي آل‏عمران آيه‏هاي 33 و34..

[2] امالي الصدوق: 221 و 222 مجلس 30.

[3] المنتخب: 430.