بازگشت

اعزام حضرت ابوالفضل با افرادي براي طلب آب


بعد از اين، علامه ي مجلسي رحمة الله مي نويسد: محمد بن ابوطالب گويد:

چون تشنگي طاقت فرسايي بر امام حسين عليه السلام فشار آورد، برادر خود حضرت عباس عليه السلام را طلبيد و با سي نفر سواره و بيست نفر پياده، و با بيست عدد مشك، به طرف فرات فرستاد.

آنان در تاريكي شب، خودشان را به نزديكي فرات رسانيدند. عمرو بن حجاج حرامزاده گفت: شما كيستيد؟

شخصي از ياران امام حسين عليه السلام به نام هلال بن نافع بجلي گفت: پسرعموي تو هستم، آمدم از اين آب بنوشم.

عمرو ملعون گفت: بنوش كه گوارا باشد.

هلال گفت: واي بر تو! چگونه به من مي گويي آب بنوشم و حال آن كه حسين بن علي عليهماالسلام و همراهان او از تشنگي مي ميرند؟

عمرو گفت: راست مي گويي، ولي ما مأمور شديم به امري كه چاره اي نداريم جز آن كه آن را به پايان برسانيم.

هلال بن نافع با صداي بلند به ياران خود فرياد زد تا وارد فرات شدند، عمرو ملعون نيز افرادش را صدا زد. جنگ شديدي درگرفت، ياران هلال دو گروه شدند، گروهي جنگ مي كردند و گروه ديگر مشكها را پر مي نمودند، و كسي از اصحاب امام حسين عليه السلام كشته نشد.

پس از آن، به طرف قرارگاه خودشان بازگشتند، امام حسين عليه السلام و همراهانش آب نوشيدند، و (اين عمليات تحت فرماندهي حضرت عباس عليه السلام بود) به همين جهت، حضرت عباس عليه السلام، سقا ناميده شد.