بازگشت

تمجيد امام حسين از مقام حضرت مسلم


در روايت سيد بن طاووس رحمة الله آمده است:

بعد از اين كه خبر شهادت حضرت مسلم به امام حسين عليه السلام رسيد، فرزذق شاعر، حضرتش را ملاقات نمود، سلام كرد، سپس گفت: اي فرزند رسول خدا! چگونه به اهل كوفه اعتماد مي كني در حالي كه آنان پسرعموي تو، مسلم بن عقيل عليه السلام و شيعه ي او هاني رحمة الله را كشتند؟

فرزدق گويد: حضرت گريست و اشكي از چشمان مباركش جاري شد، سپس فرمود:

رحم الله مسلما، لقد صار الي روح الله و ريحانه، و تحيته و رضوانه، أما انه قد قضي ما عليه، و بقي ما علينا.

خداي متعال، مسلم را رحمت كند، يقينا او به سوي رحمت، ريحان، جنت و رضوان خدا رفت، آگاه باشيد! آنچه بر او مقدر شده و بر عهده ي او بود - مرگ و شهادت - ادا كرد، و آنچه بر ما مقدر شده و بر عهده ي ما است، باقي مانده است.

آن گاه حضرت اين اشعار را انشاء فرموده و گفت:



فان تكن الدنيا تعد نفيسة

فدار ثواب الله أعلي و أنبل



و ان تكن الأبدان للموت انشأت

فقتل امرء بالسيف في الله أفضل



و ان تكن الأرزاق قسما مقدرا

فقلة حرص المرء في السعي أجمل



و ان تكن الأموال للترك جمعها

فما بال متروك به المرء يبخل



اگر دنيا چيز پسنديده و مرغوب به شمار مي آيد و به اين جهت مردم به آن تمايل مي كنند؛ پس بهشت (اجر و پاداش) خدا، از دنيا افضل و عالي تر است و بايد به سوي آن حركت كرد.

و اگر بدن ها براي مرگ و مردن خلق شده اند؛ پس كشته شدن مرد با شمشير در راه خدا افضل از مردن در رختخواب است.


و اگر رزق و روزيها از جانب خدا تقسيم و مقدر شده است؛ پس كمي حرص و آز مرد در سعي و كوشش فراوان، براي زندگي، نيكوتر است.

و اگر جمع كردن اموال و متاع دنيا براي گذاشتن به ديگران پس از مردن است؛ پس براي چه شأن و عزتي انسان به چيز متروك بخل مي ورزد؟!