بازگشت

ابن عمر و منع از حركت امام حسين


شيخ صدوق رحمة الله در كتاب (امالي) روايتي از علي بن الحسين عليهماالسلام نقل مي كند كه آن حضرت فرمود:

عبدالله بن عمر از خروج امام حسين عليه السلام آگاه شد، مركب خود را آماده و با شتاب پشت سر آن حضرت بيرون آمد، تا اين كه در بعضي از منازل به خدمت حضرتش رسيده و عرض كرد: كجا عازم هستيد اي فرزند رسول خدا؟!

فرمود: به عراق.

عرض كرد: آرام باش، به سوي حرم جدت برگرد.

حضرت امتناع فرمود، و چون ابن عمر امتناع حضرت را ديد، عرض كرد: اي اباعبدالله! عضوي از اعضاي بدن شما را كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي بوسيد براي من نشان بده.

حضرت ناف مبارك خود را نشان داد، ابن عمر سه مرتبه آن رابوسيد و گريست!! و عرض كرد: تو را به خدا مي سپارم اي اباعبدالله! زيرا كه تو در اين سفر كشته خواهي شد!!

امام حسين عليه السلام به همراه ياران خود حركت كردند، چون به منزل (تعلبيه) رسيدند مردي كه او را بشر بن غالب مي گفتند به حضور مبارك حضرتش شرفياب شد و
عرض كرد: اي فرزند رسول خدا! مرا از معني فرمايش خدا كه مي فرمايد:

(يوم ندعوا كل اناس بامامهم) [1] .

(روزي كه همه ي انسانها را با امام و پيشواي خودشان مي خوانيم)، آگاه فرما.

حضرت فرمود:

امام دعي الي هدي، فأجابوه اليه، و امام دعي الي ضلالة فأجابوه اليها، فهؤلاء في الجنة، و هؤلاء في النار، و هو قول الله عزوجل: (فريق في الجنة و فريق في السعير) [2] .

(امام دو نوع است) امامي كه مردم را به سوي هدايت مي خواند و دعوت مي كند و مردم دعوت او را مي پذيرند، و امامي كه مردم را به سوي گمراهي دعوت مي كند و مردم دعوت او را قبول مي كنند.

پس گروه اولي در بهشت، و گروه دومي در دوزخ جاي دارند، و اين است معني فرمايش خداي متعال كه مي فرمايد:

(گروهي در بهشت و گروه ديگري در دوزخ هستند).


پاورقي

[1] سوره‏ي اسراء آيه‏ي 71.

[2] سوره‏ي شوري آيه‏ي 7.