بازگشت

استقامت در برابر مصائب


سيدالشهدا (ع) هماره از آغاز زندگي اش با غمها و مصائب هم آغوش بود، شايد اگر اندكي از مصيبت هاي دردناك و جانكاهي كه بر او وارد شد، بر عالم و آدم روي مي آورد، قالب تهي مي كردند، لكن حضرت در رهبري عاشورا و پيش از آن، نه تنها ضعف و سستي در برابر حوادث از خود نشان نداد، بلكه عكس العمل او بسيار طبيعي بود و هرگز عاطفه ها و علاقه ها بر نيروي عقل و ايمان او غلبه پيدا نكرد.

در حادثه كربلا در شروع حركت از مدينه تا ظهر عاشورا حضرت دمادم حكايت گر رنج و تعب راه و منزلگاه بود و لذا از نيروها و عناصري جهت همراهي دعوت به عمل آورد كه بهره اي از صبر و استقامت در برابر حوادث برده باشند و به آنها فرمود:

«ايها الناس، فمن كان منكم يصبر علي حد السيف و طعن الاسنة فليقم معنا و الا فلينصرف عنا؛ [1] .

اي مردم، هر كدام از شما كه تحمل تيزي شمشير و زخم و ضربت نيزه را دارد همراه ما بماند و الا باز گردد».

در صبح روز عاشورا به ياران چنين خطاب كرد:

«صبرا بني الكرام فما الموت الا قنطرة تعبر بكم عن البؤس والضراء الي الجنان الواسعة و النعيم الدائمة،

صبر و مقاومت كنيد اي بزرگ زادگان، چرا كه مرگ، تنها پلي است كه شما را از رنج وسختي عبور مي دهد و به سوي بهشت گسترده و نعمت هاي هميشگي مي رساند».

و در تقويت روحيه اهل بيت خويش مي فرمود:

«استعدوا للبلاء و اعلموا ان الله حاميكم و حافظكم و سينجيكم... [2] .

براي مقابله با بلاها آماده شويد و بدانيد خداوند حامي، حافظ و نجات دهنده ي شماست».

آري كاربرد عملي زهد در كوران زندگي همين است كه سپري آهنين در برابر حوادث بلاهاي سخت پيش آمده براي انسان باشد. روح بلند رهبر عاشورا در كوره زهد آن چنان آبديده شد كه در طوفان بلاها و مصائب نه تنها تيره نگشت بلكه جلا و صلابت او به مراتب بيشتر گرديد و آن چه اين رهبري نهضت در برابر سپاه كفر سي هزار نفري در صحراي كربلا از خود ظاهر ساخت در حقيقت گوشه اي از عظمت و همت والاي او بوده است. او هر گاه كه شهيدي از اسب بر زمين در خون مي غلتيد مثنوي صبر و بردباري را مي سرود. در برابر بي تابي اهل بيت در فراق قاسم بن الحسن صابرانه فرمود:

«صبرا يا بني عمومتي صبرا يا اهل بيتي.» [3] .

و در برابر عطش علي اكبرش كه اظهار و تمناي آب مي نمود، فرمود:

«صبرا يا حبيبي؛ [4] .

صبر كن اي حبيب من.»

و آن گاه كه در لحظات آخرين خود بر زمين گرم كربلا افتاده بود با خداي خويش زمزمه نمود:

«صبرا علي قضائك يا رب الا اله سواك[ لا معبود سواك ]صبرا علي حكمك يا غياث من لا غياث له؛ [5] .

در برابر قضاي تو صبر مي كنم اي پروردگار من، معبودي جز تو نيست اي پناه پناه آورندگان».

البته اين ويژگي را حضرت به بهاي زهد و رياضت مستمر كرده است.


پاورقي

[1] ينابيع الموده، ص 406.

[2] لهوف، ص 81.

[3] بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 45، ص 36.

[4] همان، ص 45.

[5] مقتل الحسين، مقدم، ص 357.