بازگشت

اصلاح طلبي (امر به معروف و نهي از منكر)


يكي از ويژگي هاي نهضت عاشوراي حسيني مسئله اصلاح طلبي يا فريضه امر به معروف و نهي از منكر بود. اين ويژگي و خصوصيت را حضرت در وصيت نامه خود به محمد بن حنفيه صريحا اعلام نمود كه «اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر». [1] اين مسئله از اهداف اساسي و ويژه حضرت در حادثه عاشوراست.

آن چه در تحليل اصلاح طلبي امام قابل بيان و تبيين است آن كه ايشان هرگز به دنبال نفي منكرات ظاهري و جزيي نبودند، بلكه درصدد رفع منكري بودند كه ريشه منكرات ديگر بود. به عبارت صحيح، امام با فريضه اصلاح طلبي قصد اصلاح يك قوم را در يك زمان مشخص نداشت بلكه هدف ايشان ايحاي معروف در همه عالم و تاريخ بود. بالاترين معروف در عالم، خود ولي معصوم است، چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «نحن اصل كل خير و من فروعنا كل خير» [2] و مهم ترين منكر در عالم، پرچمداري كفر است كه ظهور و بروز آن در شخصيت هاي چون يزيد و امثال او تحقق پيدا مي كند. مبارزه حضرت در حقيقت با كفري بود كه در يك نفاق پنهان جاي گرفته بود. كساني يزيد را بر اريكه قدرت نشاندند كه خود را صحابه پيغمبر اكرم (ص) قلمداد مي كردند در براي شخصيتي كه يك فضيلت هم در او وجود نداشت ترديد نكردند و او را در مقابل امام قرار دادند. يزيد حتي تظاهر به اسلام هم نمي كرد و علنا در اشعار خود از عبارات كفرآميزي استفاده مي كرد:



لعبت هاشم بالملك فلا

خبر جاء و لا وحي نزل [3] .



از معتقدات يزيد اين نكته بود كه بني هاشم درصدد به دست گيري قدرت بودند و اصلا بحث وحي و قرآن مطرح نيست!

بنابراين، حضرت كاملا احساس مي كرد كه دشمن درصدد است ارزشها را تغيير دهد و منكر را معروف جلوه دهد.

يزيد با حكومت خود درصدد تغيير فرهنگ انساني و جامعه برآمده بود و براي اين كار پوشش حق را بر قامت منكر انداخته بود تا بلكه بتواند فرهنگ اجتماعي را تغيير دهد و متحول نمايد. حركت عاشورا مقابله با يك چنين نگاه و موضع گيري است:

«اشهد انك قد اقمت الصلاة و آتيت الزكاة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر؛ [4] .

من شهادت مي دهم كه تو نماز و زكات را بر پا داشتي و امر به معروف و نهي از منكر كردي».

عده اي در تحليل منكر در حادثه عاشورا به بي بند و باري هاي اخلاقي، اقتصادي و اجتماعي موجود اشاره كرده ولي از اصل قضيه غفلت نموده اند. با نگاهي عميق در تاريخ، به خوبي در خواهيم يافت كه اصل منكر در واقعه سقيفه ي بني ساعده ظهور يافت و اين حادثه مدار مديريت را در تاريخ تعويض نمود كه تاكنون ادامه دارد.

امام حسين (ع) در مسير راه كربلا در خطبه اي با اشاره به شرايط پيش آمده و اين كه دنيا

دگرگون شده و معروف رخت بر بسته و به حق عمل نمي شود و از باطل دوري جسته نمي شود، شوق خود را به لقاء خدا و مرگ شرافتمندانه ابراز مي كند و زندگي در كنار ستمگران را مايه نكبت مي شمارد و چنين شرايطي را زمينه اي مساعد براي قيام مي داند. [5] سكوت در برابر ظلم و بدعت و انحراف، منكري بود كه در آن عصر رواج داشت و مردم از ترس جان يا بيم خطرها و ضررها يا به طمع دنيا و دريافت سيم و زر، در مقابل آشكارترين منكرات كه در بالاترين سطوح انجام مي گرفت، سكوت مي كردند. قيام كربلا راه انتقاد از حكومت جور و اعتراض عليه ستم و قيام بر ضد طاغوت را گشود و از آن پس بسياري از خون شهداي كربلا الهام گرفتند و مبارزات خود را مبتني و مستند به نهضت حسيني كردند. [6] .


پاورقي

[1] موسوعه کلمات الامام الحسين، ص 291.

[2] بحارالانوار، ج 24، ص 303.

[3] قندوزي حنفي، سليمان بن شيخ ابراهيم، ينابيع الموده، ج 3، ص 51، و نيز ر.ک، مقتل الحسين - خوارزمي، ج 2، ص 59، و 62.

[4] زيارت وارث، مفاتيح الجنان، ص 427.

[5] موسوعه کلمات الامام الحسين، ص 356.

[6] پيام در عاشورا، جواد محدثي، مرکز تحقيقات نهاد ولي فقيه در سپاه، صص 1-خ180، الهادي، ارديبهشت 1377.